اسم الکتاب : درسهائي از نهج البلاغه المؤلف : الخامنئي، السيد علي الجزء : 1 صفحة : 113
زور و زر و تزوير قدرت انديشيدن را از انسان مى گيرند و يا وسائل آن را در
اختيارش نمى گذارند ( همانند پادشاهان , سرمايه داران , كاهنها , روحانى نماها
و . . . ) از اين طرف كاهنها ( مظهر تزوير زمزمه هاى باطل و فريبنده داشتند و
از آنطرف صاحبان زور و زر مانع رشد و انديشه مى شدند ( و ميشوند ) ( واين همان
برنامه استعمارى است در كشورهاى مستعمره ) . پيغمبران در مقابل اين حالت قيام
مى كنند و مقاومت , و دفينه هاى انديشمندى را در انسانها مى شورانند او را به
تعقل وادار مى كنند . در آيات زير دقت كنيد :
افلا ينظرون الى الابل كيف خلقت [1] آيا در چگونگى آفرينى شتر نمى نگرند انسان را به تفكر در هر پديده از
پديده هاى عالم از جمله شتر ( كه براى عرب آن روز يك چيز واضحى بود و هر روز
و شب و در خواب و بيدارى آن را مى ديدند ) و اميدارد و از آن امر عادى يك چيز
شگفت انگيز مى سازد .
فلينظر الانسان الى طعامه [2] بايد انسان به خوراك خود بنگرد .
انا صببنا الماء صبا ثم شققنا الارض شقا . . .
[3] باران را بارانديم و زمين را شكافتيم و دانه رارويانديم .
اين حوادث در نظر انسان بسيار عادى است اما وقتى كه انسان بر آنها فكر كند ,
ذهن خود را بكار اندازد , ذهن فعال مى شود و شما مى بينيد كه جامعه اسلامى در صدر
اسلام , از آن