اسم الکتاب : مباني نظري تجربه ديني المؤلف : الشیرواني، علی الجزء : 1 صفحة : 215
ديده ظاهر نگريسته، از دريافت كنه و باطن آن، يعنى وحدتى كه در
ميان اين كثرتها جلوه كرده، ناتوان است، در فهم كلام خدا نيز جز معانى
ظاهر نمىبيند و بر او است كه با تحقق به اين ظاهر (عمل به شريعت) سير
تكاملى خود را آغاز كند تا به باطن آن راه يابد.
تنزل حقيقت وحى بر قلب عارفان
سالك در اين سير تكاملى به جايى مىرسد كه حقيقت قرآن،
همانگونه كه بر قلب پيامبر نازل شد، بر دل او نيز فرود مىآيد. در اين
مرحله، عارف وحى را بهطور مستقيم از فرشته دريافت مىدارد. بدين صورت، او
از چارچوب متعارف فهم معنا از لفظ گذشته، قادر مىشود متن قرآن را
همانگونه كه پيامبر مىفهميد، بفهمد.
از نظر ابنعربى فهم كسى كه وحى را از پيامبر مىشنود، نازلتر از
فهم خود پيامبر از وحى است. از اين رو، شخص بايد تلاش كند آنچه را بر
پيامبر نازل شده، بفهمد و به فهم آنچه بر عرب نازل گشته، بسنده نكند، كه
در اين صورت، معانى قرآن را ادراك نخواهدكرد؛ زيرا خطاب به اندازه شنونده
است نه گوينده و شنوايى پيامبر، همانند شنوايى ديگران نيست.
اين نكتهاى است كه ابنعربى آن را بسيار مهم مىشمارد و مدعى است كه كسى پيشاز او آن را بيان نكرده است:
انظر في القرآن بما نزل على محمد صلي الله عليه و آله و لا تنظر
فيه بما أَنزل على العرب فتخيب عن إِدراك معانيه ... فإِذا تكلمت في القرآن
بما هو به محمد صلي الله عليه و آله متكلم نزلت عن ذلك الفهم إِلى فهم
السامع من النبي9. فإِن الخطاب على قدر السامع، لا على قدر المتكلم، و ليس
سمع النبي9 و فهمه فيه فهم السامع من أُمته فيه إِذا تلاه عليه. و هذه
نكتة ما سمعتها قبل هذا من أَحد قبلى؛
در قرآن به آنچه بر محمد صلي الله عليه و آله فرود آمده، بنگر،
نه آنچه بر عرب نازل شده است كه در اين صورت، از ادراك معانى آن
ناكامخواهى ماند... پس آنگاه كه در قرآن به آنچه محمد گوينده است، سخن
گفتى، از آن مرتبه فهم به درجه فهم كسى كه [وحى را] از پيامبر مىشنود،
تنزل خواهى كرد، كه خطاب به اندازه [فهم] شنونده است، نه به مقدار [فهم]
گوينده. از سويى، شنوايى و فهم پيامبر با فهم كسانى از امت او كه هنگام
تلاوت قرآن،
اسم الکتاب : مباني نظري تجربه ديني المؤلف : الشیرواني، علی الجزء : 1 صفحة : 215