اسم الکتاب : مباني نظري تجربه ديني المؤلف : الشیرواني، علی الجزء : 1 صفحة : 189
مىخورد. صدرالمتألهين با احاطه كامل بر نظام هستىشناسانه
عارفان و آشنايى كامل با جريان عقلىسازى تجربيات عرفانى، اثبات مىكند كه
برهان (علم اليقين) هرگز نمىتواند با عرفان (عين اليقين) مخالفت داشته
باشد و ادلهاى كه بر نفى و انكار مشهودات عرفا بيان شده، شبه برهان است نه
برهان حقيقى؛ زيرا هرگز برهان حقيقى برخلاف شهود نيست:
آنگاه طورى وراى طور عقل بودنِ تجربه عرفانى را اين گونه تبيين
مىكند كه امورى مانند وحدت وجود، به سبب غايت شرف و بلندى مرتبت، از دسترس
عقل دور است، نهآنكه به علت تناقضآميز بودنش، مورد انكار عقل باشد.
«آرى بعضى از مراتب كمال معرفت، وجود دارد كه به لحاظ شرافت و علوّ، عقل
سليم كه در دار طبيعت مستقر و از مهاجرت به عالم اسرار بازمانده است، از
ادراك آن ناتوان است، نه آنكه چيزى از مطالب حق وجود داشته باشد كه عقل
سليم و ذهن مستقيم، آن را انكار كرده و به فسادش حكمنمايد.»[2]
بنابراين نظر، امورى مانند وحدت شخصى وجود، جمع ميان تشبيه و تنزيه
حق تعالى و حتى جمع اضداد در عالم خيال، در حقيقت تناقضى در بر ندارد و اگر
هم در ظاهر گفتارِ حاكى از آن حقايق، تناقض به چشم مىخورد، به علت عدم
توجه به تعدد جهات است. همانگونه كه با تفكيك حمل اولى و حمل شايع از
يكديگر، مشكل تناقضنمايى گزارههايى از قبيل «جزئى كلى است» و «جزئى كلى
نيست» مرتفع گرديد، با تفكيك ميان حمل حقيقت و رقيقت، تناقض گزارههايى از
قبيل «حق خلق است» و «حق خلق نيست» نيز از ميان خواهد رفت.
صدرالمتألهين بر آن است كه هرچند عقل به تنهايى نمىتواند حقايقى
مانند وحدتوجود را درك كند، اما با استمداد از نور الهى قادر به فهم آن
خواهد بود، همانگونه كه عقول انبيا و اوليا بر چنين امرى قادرند. «طور
توحيد خاصى كه متعلق به خواص اهلاللّه است، امرى وراى طور عقول فكرى است
كه هنوز چشمشان به نور
[1] صدرالدين شيرازى، الحكمة المتعاليه، ج 2، ص 315.