اسم الکتاب : مباني نظري تجربه ديني المؤلف : الشیرواني، علی الجزء : 1 صفحة : 134
كسانى چون بايزيد بسطامى، حارث محاسبى و جنيد بغدادى ادامه
مىيابد و با عبور از كسانى مانند ذوالنون مصرى، حلاج، ابوالحسن خرقانى،
ابوسعيد ابوالخير و ابوحامد غزالى به ابنعربى مىرسد.
هر چند امور گوناگونى (از فلسفه افلاطون و فلوطين گرفته تا مكاتب
عرفانى هندوان) در پيدايش و شكلگيرى مفاهيم و اصطلاحات عرفان اسلامى مؤثر
بوده است، اما اصلىترين مايهها و ريشههاى اين سنت، همان گونه كه خود
عارفان مسلمان برآن تأكيد دارند، الهام گرفته از قرآن، سنت پيامبر صلي الله
عليه و آله و ائمه اطهار: (متون مقدس اسلامى) است.
مهمترين عامل در پيدايش عرفان در ميان مسلمانان و توجه ايشان به
مسأله كشف و شهود و اين كه علاوه بر فكر و انديشه و استدلال، راهى ديگر
(تجربه عرفانى يا طريق قلبى)، كه بسى ارجمندتر و برتر از طريق انديشه است،
فرا روى آدمى گشوده است كه باآن مىتواند به كنه هستى برسد و حقيقت را آن
گونه كه هست دريابد، بىشك آيات كريمه قرآن مجيد است كه نمونهاى از آنها
را مىآوريم:
1. ﴿سبحانَ اللَّهِ عَمّا يصفون إِلّا عبادَ اللَّهِ المخلصين﴾؛ منزه است خداوند از آنچه توصيفمىكنند، مگر بندگان مخلص خدا.[1]
از اين آيه شريفه برداشت مىشود (يا دست كم مىتواند الهامبخش اين
معنا باشد) كه خداوند از وصفهايى كه مردم عادى براى او بيان مىكنند، منزه
است. به ديگر سخن، مردم عادى خداوند را آن گونه كه شايسته مقام الوهيت او
است، نمىشناسند. او را تنها بندگان مخلص، يعنى كسانى كه همه وجودشان براى
حق تعالى خالص شده و جز او درنهاد و نهانشان نيست، مىشناسند؛ زيرا او خود
را به ايشان شناسانده و غير خود را ازياد ايشان برده است.
اين آيه مبدأ تأمل در حقيقت اخلاص و مراتب آن است و اين كه چگونه
اخلاص معرفتى را براى انسان به ارمغان مىآورد كه از هيچ راه ديگرى
نمىتوان بدان دست يافت. آن معرفت چيست؟ چه ويژگىهايى دارد؟ و اهميت آن تا
چه حد است؟ پرسشهايى