ومدتي در اروميه وتبريز وآن صفحات بوده وتدريس داشته ورسالة در اين
مسألة كه آنجا اتفاق افتاده نوشته كه زنى ذميه وشوهرش ذمى بود به جهت عشق
مرد مسلمانى ، مسلمان شده ودر بين عده ، آن مسلمان با أو وطى كرده وبعد أو
را تزويج نموده وعلماء آن بلد حكم به بطلان نكاح كرده وآقا محمد على حكم به
صحت ، ورسالة أي نوشته مشتمل بر هفتاد فرع ، وبعد مدتي در قم نزد ميرزاى
قمى بوده ، وبعد مدتي كاشان نزد نراقى ، وبعد در اصفهان ، ومشغول به تدريس
شده ومعروف به فقيه مطلق بوده ودر مسجد ذو الفقار امامت داشته وتصنيفات
بسيار ، سيما در فقه نوشته كه پر فائده وپر فرع است وبالاخرة به اصرار و
خواهش اهل قمشه ، وجهاتي رفته در قمشه آنجا مشغول به ترويج واز أو استجابت
دعا وكرامات از قبيل به طلب باران رفتن وباران آمدن وگرفتارى و صدمات كه بر
دشمنان أو وارد آمده وغير اينها معروف است ، وترويجات مسائل در آنجا بسيار
از أو شده .
ومراتب تقوى وديانت وزهد وورع وفضايل در هر حالى از أو مسلم ومعروف
است ، اگر چه قمشه ماندن أو باعث گمنامى أو گرديده چون شأن أو اجل از اين
بود به حسب اوضاع حاليه وآخر الامر به فرار ازوباء ، از قمشه به شاه سيد
على آمده .
وفات نموده در سنه هزار ودويست وچهل وپنج 1245 .
در مصنفات آقا محمد على نجفى ( ره )
وكتابهاى أو يكى حاشيه بر شرح لمعه است كه بسيار كتاب پر فرع
خوبى است ، ديگر كتاب فقه استدلالى در صلوة مسافر ونكاح وطلاق وديات ، خيلى
مبسوط ومفصل وبا فائده است ، وحاشيهء قواعد علامه ، وحاشيهء قواعد شهيد ،