responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تجويد و علوم قرآني المؤلف : مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 21

((... فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الِْمحْرابِ فَاَوْحى اِلَيْهِمْ اَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيّا))(64)

... او از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد و با اشاره به آنها گفت : صبح و شام خدا را

تسبيح گوييد.

5 ـ وسوسه و فتنه انگيزى شيطان :

شياطين گاهى مطالبى را به انسانها القا كرده و زشتى هـا را در نـفـس آنان زيبا جلوه مى دهند. به اين تسويلات و وسوسه هاى شيطانى نيز كلمه وحى اطلاق شده است .

((وَ اِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ اِلى اَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ ...))(65)

و شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مى كنند، تا با شما به مجادله برخيزند.

6 ـ كـلام الهـى كـه بر پيامبران القا مى شود (وحى تشريعى ):

اين مورد از همه موارد ديگر در قـرآن شـايـعتر است و همان معناى اصطلاحى وحى نيز مى باشد كه خداوند با واسطه يا بدون واسـطـه ، پـيـام خـود را بـه پـيـامـبـرانـش مـى رسـانـد. بـراى مثال در آيه 3 سوره شورى مى فرمايد:

((كَذلِكَ يُوحى اِلَيْكَ وَ اِلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكَ اللّهُ الْعَزيزُ الْحَكيمُ))

اين گونه خداوند عزيز و حكيم به تو و پيامبرانى كه پيش از تو بودند، وحى مى كند.

لزوم وحى تشريعى

در مـورد لزوم وحى تشريعى از سوى خداوند به بندگان برگزيده اش يعنى پيامبران ، ادله فراوانى ذكر شده كه در اينجا به ذكر سه دليل اكتفا مى كنيم :

1 ـ انـسـان مـوجـودى اجـتـمـاعـى اسـت ؛ او نـاگـزير است براى برآوردن نيازهاى خود باديگران هـمـكـارى داشـته باشد و با آنها در زندگى اجتماعى شريك باشد. از سوى ديگر، جلب منافع تـوسط اشخاص و گروهها سبب تزاحم و بروز اختلاف مى گردد. تنها راه رفع اختلاف ، وجود قـانـونـى اسـت كـه هـمـگـان از آن تـبـعـيـت كـرده و اخـتـلافـات خـود را بـه وسـيـله آن حـل كـنند. اما تجربه و عقل ثابت كرده كه وجود قوانين انسانى تا كنون نتوانسته و نمى تواند مـشـكـلات را بـرطـرف كـرده و اختلاف را ريشه كن كند، زيرا از يك سو قانونگذاران بشرى هر كـدام در پـى جـلب مـنـافـع خـويـشـنـد و از سـوى ديـگـر بـه دليـل احـاطه نداشتن آنها بر همه نيازهاى مادى و معنوى انسان ، نمى توانند در قانون پيشنهادى خـود هـمه اين موارد را در نظر داشته و باتوجه به آنها قانون وضع كنند. تغيير قانون در هر زمينه پس از اجراى آن در مدت كم و اضافه نمودن قيود جديد و يا تغييرات اساسى و بنيادى در آن ، نـشـان دهنده ناكامى بشر در طرح ريزى قانونى جامع و همگانى است . پس با توجه بدين مـطـلب ضـرورت وجـود قانونى از سوى خالق انسانها كه به همه نيازمنديهاى بشر با توجه به زندگانى زودگذر دنيوى و حيات ابدى او آگاه است ، بخوبى محسوس و مشهود است . قرآن مجيد نيز به همين دليل وجود پيامبران و وحى الهى را لازم دانسته وفرموده است :

((كـانَ النّاسُ اُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ اَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ &لِيَحْكُمَ بَيْنَ النّاسِ فيَما اخْتَلَفُوا في هِ مِنَ الْحَقِّ بِاِذْنِهِ ...))(66)

مـردم (در آغاز) يك دسته بودند؛ خداوند، پيامبران را بر انگيخت ، تا مردم را بشارت و بيم دهند و كـتـاب آسـمـانـى كـه بـه سـوى حـق دعـوت مـى كـرد، بـا آنـهـا نازل ساخت ، تا در ميان مردم ، به اذن خدا، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند.

2 ـ انـسـان مـوجـودى كـمـال طـلب اسـت كـه هـمـواره در پـى تـرقـى خـويـش و رسـيـدن بـه اوج كـمـال و سـعـادت اسـت . از سـوى ديـگر موجودى است كه در وجود خود، علاقه به بقا و جاودانه بـودن را حـس مـى كـنـد و از فـنـا و نـابودى گريزان است . اينك سؤ الهايى مطرح مى شود كه سـعـادت انـسـان در چـيـسـت ؟ ابـزار رسـيـدن بـه آن كـدام اسـت ؟ عـوامـل سـرعـت بـخش و يا كند كننده اين حركت به سوى سعادت دائمى چه چيزهايى است ؟ پاسخ دادن بـه ايـن سـؤ الات كـه در بـرابـر هـر انـسان عاقل و متفكر خودنمايى مى كند، از عهده علم و عـقـل بـشـرى خـارج اسـت ، زيـرا دايـره عـلم تـجـربـى مـحـدود بـه مـحـسـوسـات اسـت و عـقل نيز توان تشخيص همه مصالح و مفاسد را ندارد و جز راه وحى ، راهى ديگر براى برآوردن اين حاجت مهم نيست .

اسم الکتاب : تجويد و علوم قرآني المؤلف : مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 21
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست