مورد بحث ما در اين گفتار وجوب تعلم أحكام شرعية و لزوم
آموختن قوانين است : از بعد حقوقى , وجوب تعلم قوانين از اصول مسلمه
حقوقى است . بر همه مكلفان واجب است كه قوانين مدون مصوب مجلس شوراى
اسلامى را پس از ابلاغ دولت و لازم الاجرا شدنش با اعلان در روزنامه
رسمى ياد بگيرند و طبق آن عمل كنند .
نتيجه مطلب آن است كه چنانچه قانونى تصويب شود و لازم الاجراء
گردد , كسى حق ندارد بگويد : من اين قانون را ياد نگرفته ام و نمى دانم .
أما از حيث أحكام شرعية : ما مدعى هستيم كه تعلم أحكام شرعية نيز
بر همهواجب است . اكنون , با طرح اين أصل مسلم حقوقى و عقلايى , بايد
ببينيم كه :
الف . به كدام ملاك تعلم أحكام و قوانين واجب است ؟ آيا اين
وجوب به ملاك مقدمات مفوته است , يا به ملاك حكم عقل است , و يا
اينكه به ملاك حكم شرع اين تعلم لازم است , و بايد قائل به تفصيل شد و
گفت[ ( در برخى از موارد به ملاك مقدمات مفوته واجب است و از مصاديق
آن است و در بعض موارد نيز به ملاك حكم عقل]) ؟
ب . مطلب ديگر اين است كه وقتى ثابت شد كه تعلم به يكى از اين
ملاكات واجب است , بايد معلوم كرد اين وجوب چه نحو وجوبى است : آيا
وجوب نفسىشرعى و يا وجوب غيرى است ؟ آيا وجوب عقلى محض است و يا وجوب