داشته باشد , سنت اعتبارى ندارد و نوبت به آن نمى رسد , و بايد بر طبق
كتاب عمل كرد . به تعبير ديگر , مادامى كه در كتاب آيه اى روشن دال بر
حكمى از أحكام باشد , نيازى به سنت نيست .
ج . سنت هيچ دليليتى ندارد , يعنى مصدر تشريع محسوب نمى شود .
بنابراين ,كار سنت تنها تبيين و تفسير آيات[ ( قرآن]) است , و[ (
قرآن]) است كه أولا و بالذات مصدر تشريع مى باشد . زيرا , در نظر
اسلام , قانونگذار و مصدر تشريع ذات بارى تعالى است , و سنت نبويه و
أئمه أطهار ( س ) مفسر و مبين وحى است . بدين ترتيب , سنت نه عرضا مصدر
تشريع محسوب مى شود و نه طولا و اگرظاهرا آن را جزو أدله أربعه مى
شمارند , به اعتبار تفسير و تبيين آيات احكام است . پيامبر اكرم ( ص )
قانوگذار نيست و أئمه أطهار ( ع ) قانونگذارنمى باشند , بلكه به مصداق[ (
أهل البيت أدرى بما فى البيت]) مفسرند , و آشناترين و آگاهترين مردم
به وحى و كتاب عزيز مى باشند .
3 . خبر متواتر و خبر واحد
بحث ديگر در مورد خبر متواتر و خبر واحد است . خبر متواتر
خبرى است كهافاده سكون نفس كند , به حيثيتى كه هيچ گونه شك و شبهه اى در
نفس نباشد وجزم قاطع بياورد . مقصود از[ ( تواتر]) آن است كه خبر از
جانب دسته و گروهىنقل شود كه عادتا تواطى همه آنها بر كذب ممتنع باشد ,
يعنى ممتنع باشد كه همه روات خبر در زمانها و مكانهاى مختلف جمع گردند و
متفق بر آن شوند كه خبرى را بدروغ بگويند و جعل كنند . در منطق قضايايى
را[ ( متواترات]) مى خوانند كهعقل , به واسطه قوه سامعه , آنها را تصديق
مى كند و بر محتواى آن جزم و قطعپيدا مى كند مثل اينكه گفته مى شود پيامبر
اسلام محمد بن عبدالله ( ص ) است و[( قرآن]) بزرگترين معجزه جهان هستى
است . در تواتر منطقى , امورى را شرط كرده و در حجيت آن دخالت داده اند
, از جمله , أمرى كه تواتر نسبت به آن تحقق مى يابد بايد از محسوسات
باشد نه از معقولات , [7] و نيز اخبار و شهادات متعدد به يك شهادت
منتهى نشود , و همچنين مفيد قطع و يقين باشد . بعضى أزأخباريان و بزرگان
أهل حديث عدد شهادتهايى را كه بر پايه آن تواتر تحققمى يابد تعيين كرده ,
و بعضى
[7] فارابى , در كتاب[ ( جمع بين الرأيين]) تواتر بر معقولات را نيز حجت مى داند , و حتى قويترين حجت مى شمارد .