اوصاف الفاظ و مرادات است . و همان طورى كه اجمال و تبيين در مداليل افراد مىآيد , در مداليل جمل نيز وجود دارد .
نكته ديگر اين است كه اجمال و تبيين از معانى اضافى هستند نه
از معانىحقيقى . ممكن است كلام يا لفظى نزد يك فرد مجمل باشد و همان كلام
يا لفظ نزد شخص ديگر مبين باشد . چون وى يك رشته اطلاعات دارد كه سبب
مى شوند كلام يالفظ نزد وى واجد هيچ گونه ابهامى نباشد , در اين حالت
قهرا كلام و يا جمله نزد وى مبين است , اما , به واسطه فقد بعضى اطلاعات
, همين كلام يا جمله نزدديگرى مجمل خواهد بود . پس چون اجمال و تبيين از
معانى حقيقى نيستند , نزد همه به طور يكسان مجمل يا مبين نمى باشند ,
بلكه از معانى اضافى هستند و , بنابراين , نسبت به اشخاص و مكانها و
زمانها فرق مى كند . البته از براى مجمل و مبين يك رشته جمله و لفظ ذكر
شده است كه ظهورشان بين معانى متعدد مردد است . مثلا , در باب مغالطه
ممارات , گفته اند كه سؤال شد : افضل اصحاب رسول الله ( صلى الله عليه و
آله ) كيست ؟ در جواب پاسخ داده شد[ : ( من بنته فى بيته]) , يعنى آن
كسى كه دخترش در خانه اوست . در اين پاسخ , آن كس ممكن استمولا
اميرالمؤمنين باشد , از باب اينكه دختر پيغمبر اكرم فاطمه زهرا ( سلام
الله عليها ) در خانه اوست . و يا آن كس ممكن است ابوبكر باشد , از باب
اينكه دختر وى عايشه در خانه پيغمبر اكرم است . پاسخ به سؤال طورى داده
شده است كه ظهور آن در يك معنى منعقد نمى شود , در نتيجه مجمل است .
نيز از عقيل نقل شده است كه وقتى معاويه از وى خواست برادرش على عليه
السلام را لعن كند , وى بالاى منبر رفت و گفت[ ( أمرنى معاويه أن أسب
عليا ألا فالعنوه]) . ممكن است[ ( ألا فالعنوه]) به خود معاويه برگردد ,
و ممكن است به على عليه السلام برگردد . ابهام مذكور ناشى از جهت
اشتراك عود ضمير است . در مورد اجمال و تبيين , يك رشته از آيات و
روايات و جمل مورد شبهه قرار گرفته اند كه آيا مجملند و يا مبين از
جمله آيه سرقت و آيه ﴿ حرمت عليكم امهاتكم﴾ و آيه ﴿ احلت لكم بهيمة الانعام﴾ يا[ ( لاصلوة الا بطهور]) و يا[ ( لاصلوة الا بفاتحة الكتاب]) و غير اينها .
ابتدا به آيه سرقت مى پردازيم : ﴿ السارق و السارقه فاقطعوا ايديهما﴾ اجمال در اين آيه شريفه ممكن است نسبت به يد و قطع باشد . نسبت به يد , گاه يد بر سر