responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد    الجزء : 1  صفحة : 58

الف. حكومت و سازمان جامعه

نوع حكومت ايران، سلطنتى و استبدادى بود، پادشاهان ساسانى خود را موجوداتى برتر از بشر، فرزندان خدا و داراى شخصيت ربانى مى‌دانستند.

‌ خسروپرويز، كه در سال 591 م. به سلطنت رسيد و هنگام طلوع خورشيد اسلام فرمانرواى ايران بود، درباره خود مى‌گويد:

آدمى فناناپذير از ميان خدايان و خداى بسيار جليل در ميان مردمان و صاحب شهرتى بسيار و كسى كه در طلوع با آفتاب قرين است. [1]

‌ هرچند حكومت امرى موروثى بود و ديگران هواى آن را در سر نمى‌پروراندند، ولى اعضاى همان خاندان در تصاحب اين مقام به جان يكديگر مى‌افتادند، گاه پدرى پسرش را نابينا مى‌ساخت و مى‌كشت، زمانى پسرى شكم پدر خويش مى‌دريد و گاه كودتاهاى پياپى مملكت را چنان به هرجومرج مى‌كشاند كه در فاصله چهارسال ده پادشاه زن و مرد به سلطنت مى‌رسيدند. [2]

‌ دربار ساسانى، بهويژه خسروپرويز، در خوشگذرانى افراط و زراندوزى بيش از حدّى داشت. حقوق اجتماعى و روابط انسانى بر اساس تقسيمات طبقاتى به‌گونه‌اى طراحى شده بود كه هر فرد تنها مى‌توانست استعدادهاى خود را در درون طبقه خويش بيازمايد و فقط در حد طبقه خود از مواهب طبيعت بهره‌مند شود. در امپراطورى ساسانى اقليتى در حدود يك و نيم ميليون نفر، يعنى چيزى حدود يك درصد كل جمعيت، همه چيز را در اختيار داشتند و بيش از 98 درصد چون بردگان از حقوق اساسى محروم بودند. [3] عامه مردم و حتى طبقات متوسط حق مالكيت، دانش اندوزى و... نداشتند. [4]

الف. حكومت و سازمان جامعه

نوع حكومت ايران، سلطنتى و استبدادى بود، پادشاهان ساسانى خود را موجوداتى برتر از بشر، فرزندان خدا و داراى شخصيت ربانى مى‌دانستند.

‌ خسروپرويز، كه در سال 591 م. به سلطنت رسيد و هنگام طلوع خورشيد اسلام فرمانرواى ايران بود، درباره خود مى‌گويد:

آدمى فناناپذير از ميان خدايان و خداى بسيار جليل در ميان مردمان و صاحب شهرتى بسيار و كسى كه در طلوع با آفتاب قرين است. [1]

‌ هرچند حكومت امرى موروثى بود و ديگران هواى آن را در سر نمى‌پروراندند، ولى اعضاى همان خاندان در تصاحب اين مقام به جان يكديگر مى‌افتادند، گاه پدرى پسرش را نابينا مى‌ساخت و مى‌كشت، زمانى پسرى شكم پدر خويش مى‌دريد و گاه كودتاهاى پياپى مملكت را چنان به هرجومرج مى‌كشاند كه در فاصله چهارسال ده پادشاه زن و مرد به سلطنت مى‌رسيدند. [2]

‌ دربار ساسانى، بهويژه خسروپرويز، در خوشگذرانى افراط و زراندوزى بيش از حدّى داشت. حقوق اجتماعى و روابط انسانى بر اساس تقسيمات طبقاتى به‌گونه‌اى طراحى شده بود كه هر فرد تنها مى‌توانست استعدادهاى خود را در درون طبقه خويش بيازمايد و فقط در حد طبقه خود از مواهب طبيعت بهره‌مند شود. در امپراطورى ساسانى اقليتى در حدود يك و نيم ميليون نفر، يعنى چيزى حدود يك درصد كل جمعيت، همه چيز را در اختيار داشتند و بيش از 98 درصد چون بردگان از حقوق اساسى محروم بودند. [3] عامه مردم و حتى طبقات متوسط حق مالكيت، دانش اندوزى و... نداشتند. [4]

ب. نظام خانوادگى و حقوق زن

در خانواده ايران دوره ساسانى، مرد رياست مطلق داشت، از نظر تعداد همسرانش با


[1] ايرانيان در زمان ساسانيان، كريستن‌سن، ترجمه رشيد ياسمى، ص 648 و ر.ك: تاريخ ابن‌خلدون، ج‌2، ص 314 و تاريخ الطبرى ، ج 2، صص 215 ـ 128.

[2] تاريخ ايران از دوران باستان تا پايان سده هجدهم ، ص78 و ايران در زمان ساسانيان ، ص 648‌.

[3] ر.ك: تاريخ اجتماعى ايران ، مرتضى راوندى، ج 2، صص 11 ـ 10.

[4] داستان تقاضاى مرد كفش‌گر و موافقت نكردن پادشاه ساسانى ـ خسرو انوشيروان ـ با تحصيل فرزندش مشهور است. ر.ك: فروغ ابديت ، ج 1، صص 51 ـ 50 و شاهنامه فردوسى ، ج 6‌، صص 260 ـ 257.

اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد    الجزء : 1  صفحة : 58
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست