responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد    الجزء : 1  صفحة : 205

نزديكى موسم حج، به امام (عليه السلام) فرصت مى‌داد پيام خود را به مسلمانان برساند.

پيام دعوت انجمن‌هاى سياسى و مذهبى كوفه

خبر امتناع تنها فرزندزاده مؤسس اسلام از بيعت با يزيد و پناه‌آوردنش به مكّه به‌سرعت در حجاز منتشر شد; در عراق به‌عنوان مهم‌ترين خبر روز، مورد توجه محافل سياسى قرار گرفت و رجال سياست و انديشه درباره آن به گفتوگو پرداختند. در خانه سليمان‌بن‌صردخزاعى، صحابه رسول‌خدا و سياستمدار ممتاز كوفه نشست سياسى بسيار حساسى با حضور سرانى چون حبيب‌بن‌مظاهر، مسيب‌بن‌نجبه، رفاعة‌بن‌شداد، مسلم‌بن‌عوسجه، عبدالله‌بنوال شكل گرفت. حاضران در اين محفل درباره مرگ معاويه، ستم‌هاى بسيار معاويه، سرآمدن برخى از تعهدات، تغيير موقعيت سياسى ـ اجتماعى، حكومت تحميلى يزيد و... گفتوگو كردند.

‌ سليمان كه رياست جلسه را به‌عهده داشت، ضمن سخنان مهمى مسأله امتناع امام (عليه السلام) از بيعت، هجرت آن حضرت (عليه السلام) و گزارش‌ها و تحليل‌هاى اين مسأله را يادآور شده، نياز جامعه كوفه و لزوم دعوت از امام (عليه السلام) براى سفر به عراق و به‌عهده گرفتن ‌رهبرى مسلمانان‌ را با بزرگان كوفه در ميان نهاد. آن‌گاه نظر حاضران را جويا شد و چون از موافقت همه آگاهى يافت، از آن‌ها تعهد گرفت، تخلف نكنند و براى پذيرايى از حسين (عليه السلام) آماده باشند. [1]

‌ نخستين نامه كوفيان در دهم رمضان سال 60 هـ .ق.، به امضاى شخصيت‌هاى خوش‌سابقه‌اى كه وفادارى خود را در جنگ‌هاى جمل و صفين اثبات كرده بودند، به‌دست امام (عليه السلام) رسيد. در اين نامه مى‌خوانيم: خداوند بزرگ را سپاس مى‌گزاريم كه حكومت آكنده از ستم دشمنت را برانداخت، كسى كه بى‌هيچ حقى، اركان قدرت و فرمانروايى بر جامعه را غصب كرده بود; املاك خدا را در دست توانگران و ثروت‌مندان قرار مى‌داد; بهترين مردم را از ميان مى‌برد و به بدترين مردم اجازه ادامه حيات مى‌داد. از شما دعوت مى‌كنيم به كوفه روى آرى، چون پيشوايى براى هدايت نداريم. اميدواريم خداوند بهوسيله تو ما را در راه حقيقت متحد سازد. ما در نمازجماعت و جمعه لقمان‌بن‌بشير، حاكم كوفه، شركت نمى‌كنيم و هنگام عيد، با او مجتمع نمى‌شويم. اگر بشنويم شما به‌سوى ما مى‌آييد، حاكم را از شهر بيرون


[1] تاريخ الطبرى ، ج 5‌، صص 266 ـ 260.

اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد    الجزء : 1  صفحة : 205
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست