اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد الجزء : 1 صفحة : 196
بههمين دليل، وقتى سپاه كوچك و يكپارچه او براى نبرد آماده شد، از
شائبه گمانهاى دغدغهآفرين بركنار بود و سپاهى فداكار و داراى هدفهاى
بزرگ بهشمار مىآمد. درحالىكه در ماجراى امام حسن (عليه السلام) سپاه وى
عامل اصلى نوميدى حضرت (عليه السلام) از پيروزى نظامى بود. [1]
آنان كه با امام حسن (عليه السلام) بيعت كرده، در اردوگاه حضور
يافتند و سپس بيعت شكستند، از كسانى كه پيش از روبهرو شدن با امامحسين
(عليه السلام) بيعت شكستند، بسى بدتر و خطرناكتر بودند.
تفاوت در دوستان يكى از عوامل تفاوت موقعيتهاى آن دو امام بزرگ است.
وضع دشمنان دو امام(عليهما السلام)
دشمن امامحسن (عليه السلام) معاويه و دشمن امامحسين (عليه السلام)
يزيد بود. براى روشنشدن تفاوت ميان اين پسر و پدر، گواهى تاريخ كه پسر را
كودنى احمق و پدر را سياستبازى تيزبين، متظاهر و فرصتطلب معرفى كرده
است، كافى مىنمايد.
حدس امام حسن (عليه السلام) در مورد فرجام كار خود با دشمن
تاريخىاش معاويه كاملاً معقول بود. به گمان قوى دنباله اين جنگ به
بزرگترين فاجعه و قاطعترين ضربهها به اسلام و مسلمانان مىانجاميد و با
نابودى همه شيعيان و آخرين سربازى كه دل به اسلام اصيل سپرده بود، پايان
مىيافت. معاويه در اجراى اينگونه نقشهها و تصفيهحسابهاى قديمى و
تاريخى استعدادى عجيب داشت.
دشمن امامحسين (عليه السلام) چنين نبود و فرجام كارش را چنان
نمىديد. او كودكى نازپرورده بود كه بههيچوجه از عهده حل مشكلات، مهار
امواج مخالف و بهكاربستن نقشههاى وسيع برنمىآمد. آبرو و اعتبار پدر و
پسر يكسان نبود بلكه معاويه خود را از مشاهدهگران رسولخدا و نماينده
خلفاى پيشين در شام مىدانست; ولى يزيد چنان بىاعتبار بود كه اخطل شاعر
بدو گفت: حقا كه دين تو دين درازگوش است....
امام حسين (عليه السلام) از اشتباههاى معاويه مانند هجوم به
سرزمينهاى امن خدا، روش وى برابر مواد پيمان صلح، مسموم كردن و به قتل
رساندن امام حسن (عليه السلام) و ياران صدّيق وى و
[1] عبيداللهبنعباس فرمانده لشگر اماممجتبى (عليه السلام) بهدليل
ضعف اخلاقىاى كه داشت در مقابل يك ميليون درهم معاويه، تسليم شد. (ر.ك:
شرح نهجالبلاغه ، ابنابىالحديد، ج 4، ص 15 و تاريخاليعقوبى ، ج 2، ص
191)
اسم الکتاب : تاريخ تحليلي اسلام المؤلف : نصیری رضی، محمد الجزء : 1 صفحة : 196