اسم الکتاب : زیبا های اخلاق المؤلف : حسین انصاریان الجزء : 1 صفحة : 77
اى خدايى كه كليد حل همه ى مشكلات به دست قدرت تو است !
اى خدايى كه رنج ها را برطرف مى كنى !
اى خدايى كه بيچاره و درمانده جز تو يارى ندارد !
اى خدايى كه مالكيت دنيا و آخرت در سيطره ى تو است !
آيا هنوز نمى خواهى به دعاى من كه همه ى راه ها به رويم بسته شده است توجه كنى ؟ اينجا مسجد الحرام است ، اينجا اگر دعا به اجابت نرسد كجا به اجابت خواهد رسيد ؟
اميرالمؤمنين (عليه السلام) به حضرت مجتبى فرمود : صاحب اين ناله و مناجات را نزد من آور ! حضرت نزد صاحب ناله رفتند ، ديدند جوانى است صورت بر خاك نهاده و به پيشگاه حق تضرّع و زارى مى كند در حالى كه يك طرف بدنش خشك و بى حركت و لمس است .
فرمود : جوان نزد اميرالمؤمنين بيا ! جوان به محضر مولاى عارفان و امير مناجاتيان آمد .
امام فرمود : چرا اين گونه ناله مى كنى ؟ عرض كرد : بدنم را ببينيد كه نيمى از آن از كار افتاده ، زندگى براى من بسيار سخت شده است .
حضرت فرمود : چه شده كه به اين بلا دچار شده اى ؟ گفت : در اوج جوانى آلوده به هر گناهى بودم ، پدرم از من بسيار رنجيده بود . بارها مرا نصيحت كرد و من توجهى به نصايح او نكردم . يك بار در اين شهر به من گفت : يا دست از گناهان بشوى يا به مسجد الحرام مى روم و تو را نفرين مى كنم . گفتم : آنچه از دستت برآيد كوتاهى مكن . و چوبى هم بر سرش كوبيدم كه نقش بر زمين شد ! به مسجد الحرام رفت و با اشك چشم به من نفرين كرد ، ناگهان بدنم از كار افتاد و به اين صورت كه مى بينيد درآمدم .
روزى به محضر پدر شتافتم ، سر به زانويش نهادم و گفتم : اشتباه كردم ، بد
اسم الکتاب : زیبا های اخلاق المؤلف : حسین انصاریان الجزء : 1 صفحة : 77