اسم الکتاب : زیبا های اخلاق المؤلف : حسین انصاریان الجزء : 1 صفحة : 205
چنان كه در روايتى آمده است : پيامبر به شخصى به نام حارثه فرمود : حقيقت ايمانت چيست ؟ گفت : نَفس خود را از دنيا كنار زدم ( از امور مادى بى مورد اعراض كردم ) ، روز را تشنه و شب را به عبادت گذراندم ، گويى آشكارا به عرش خدا مى نگرم ، اهل بهشت را مى بينم كه يكديگر را ديدار مى كنند ، و دوزخيان را مشاهده مى كنم كه با يكديگر در حال ستيز و جدالند . پيامبر فرمود : هركس مى خواهد به بنده اى بنگرد كه خدا قلب او را نورانى ساخته ، به حارثه بنگرد[1] .
پيامبر بزرگ اسلام درباره ى حقيقت بينى خود فرموده است :
عُرِضَت عَلىَّ أهل الجنّة فرأيتُ أكثرُ أهلِها المَساكين ، وَعُرِضَت عَلَىَّ النّار فَرَأيْتُ أكثرُ أهلها النّساء وَالأغنياء[2] .
اهل بهشت بر من عرضه شدند ، بيشتر آنان را تهيدستان ديدم ; و اهل دوزخ بر من عرضه شدند ، بيشتر آنان را زنان ـ مؤثر در فساد خانواده و جامعه ـ و ثروتمندان ـ طمعكار و بخيل ـ ديدم .
آرى ، وقتى حجاب ها كه بدتر از همه ى آنها حجاب خوديّت و منيّت است از ميان برود ، حقايق پشت پرده كشف مى شود و كرامات و اطلاع بر خيالات ديگران و گذر از آب و طىّ الارض پديد مى آيد و اين همه ، ميوه ى شيرين ورع و محصول پرقيمت پرهيزكارى و اجتناب از گناهان است .
خداى مهربان در توصيه اش در مورد ورع به پيامبر فرمود :
اى احمد ! ورع مانند گوشواره ى بسيار زيبا و پرقيمت در ميان زيورها و چون نان ميان غذاهاست ، بى ترديد ورع سر ايمان و ستون دين است ، ورع در مثل مانند كشتى در درياست ، چنان كه از دريا مگر كسى كه سوار بر كشتى