اسم الکتاب : نگاهی به مقام حضرت خدیجه المؤلف : حسین انصاریان الجزء : 1 صفحة : 9
«يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّهٍ وَ آتَيْنَاهُ
الْحُكْمَ صَبِيّاً»[1]، «يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَهً فِى الْأَرْضِ
فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِ»[2]، «يَا مُوسَى ..... إِنَّنِى أَنَا اللَّهُ لَا
إِلهَ إلّا أَنَا فَاعْبُدْنِى»[3] با
خواندن اين آيات به من فهماند كه آشناهايش در اين سفر و در اين قافله، آن چهار
نفرى هستند كه در اين چهار آيه، اسمشان برده شده است. به كنار قافله كه رسيديم، هر
چهار نفر آنان آمدند و دورش را گرفتند. او سمت من برگشت و رو به من اين آيه را
خواند: «الْمَالُ
وَ الْبَنُونَ زِينَهُ الْحَيَاهِ الدُّنْيَا».[4] با قرآن به من گفت اينها پسران من هستند. بعد رو كرد به
هر چهار نفرشان، و با اين آيه: «يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ
الْقَوِىُّ الأمِينُ»[5] به آنها فهماند كه اى بچههاى من! اين فرد
براى نجات من زحمت كشيد و