مقتضاى
حكمت بالغه الهيه، خلقت نوع بشر به عنوان يك موجود آزاد و انتخابگر و نتيجهى آن
گوناگونى انسانها در مقام عمل است «إِمَّا
شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً»
[1] در اين ميان رحمت مطلقه الهيه نيز كه غايه القصواى خلقت بشر به آن
منتهى مىشود، راه رسيدن به كمال و استحقاق رحمت خود را براى او فراهم كرد تا در
ميدان عمل با اختيار خود به آن نائل گردد.
«وَلَوْ
شَاءَرَبُّكَ لَجَعَلَ لنَّاسَ أُمَّهً وَحِدَهً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ *
إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذَ لِكَ خَلَقَهُم ...» [2] و بدين منظور با انتخاب بهترين ابناء
بشر، ارسال رسل انجام گرفت و با انزال كتب بهترين برگههاى هدايت نوع انسان بدو
ابلاغ شد.
و
پوشيده نيست كه امر هدايت بشر از بالاترين مراتبش تا پايينترين منازلش بر عهده
كسانى قرار گرفته است كه از جهت اخلاقى از رذائل پيراسته و به مكارم آراسته باشند،
چرا كه رهيافتگانند كه مىتوانند رهنما باشند «...
أَفَمَن يَهْدِى إِلَى لْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّى إِلَّا
أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ». [3] بالاترين مرتبه هدايت بشر بر عهده
انبيا است، كه خداوند متعال برترينها را بر