انقلاب
اسلامى، تعبيرى است كه در مورد كشور ما به كار مىرود و اين يك واقعيت غير قابل
انكار است كه حكومت در مملكت ما به دست روحانيت اداره مىشود؛ از اين رو، مهم اين
است كه ما در سايه اين قدرت و حكومت بايد مردم را بسازيم. اين قدرت به ما اين فرصت
را داد و اين ميدان را براى ما باز كرد كه ما آنچه بخواهيم و بتوانيم در رابطه با
ارائه و تبليغ اسلام انجام دهيم.
ما
در شرايطى هستيم كه بايد به مراتب، بيشتر از زمان طاغوت با اين مردم خوش رفتارى و
حسن سلوك داشته باشيم؛ چراكه در زمان طاغوت مردم با ديد ديگرى به ما نگاه مىكردند
و ما را به عنوان مبيّن مسائل دين مىديدند و بر عدم قدرت ما آگاه بودند؛ از اين
رو، اگر در برخى اوقات كارى را از مردم مىخواستيم، آن را مىپذيرفتند.
وقتى
ما مشكلات سابق را در نظر مىگيريم، مىبينيم كه واقعاً ما در چه شرايط و وضعيت
سختى گرفتار بوديم در حدّى كه الآن باور آن براى خود ما مشكل است.
اينك
كه بحمدالله تعالى آن قدرت خيانتكار را كنار گذاشته و خود، قدرت را به دست
آوردهايم، مسئوليت ما نسبت به آن زمان زيادتر شده است؛ به گونهاى كه اگر
[1]. اين درس در جلسه دويست و ششم درس خارج اصول
معظم له ايراد گرديده است.
اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 330