طرح
مسأله وهابيت و نقد آن اهميّت و ضرورت بسيار زيادى دارد
[2] و شايد بتوان
[1]. اين درس در جلسه سيصد و بيست و چهارم خارج
اصول معظم له ايراد گرديده است.
[2]. براى شناخت وهابيت و آگاهى از خطرات آنها
نسبت به دين اسلام، بايد اين مسلك انحرافى را از زواياى مختلف مورد مطالعه و بررسى
قرار دارد، از جمله: نحوه پيدايش و به وجود آمدن اين فرقه و طرز تفكر آنها نسبت به
دين و اولياى الهى و شعائر اسلامى و عملكرد آنها در حوزه اجتماع و سياست و ....
الف-
مسلك وهابيت، منسوب به محمد بن عبدالوهاب نجدى است و علّت اين كه آن را به خود شيخ
محمد نسبت ندادهاند و نگفتهاند «محمديه» به اين جهت بوده است كه مبادا پيروان
اين مذهب، نوعى شركت در نام پيامبر پيدا كنند.
محمد
بن عبدالوهاب، در سال 1115 هجرى قمرى در شهر «عيينه» چشم به جهان گشود. از كودكى
به كتابهاى تفسير، حديث و عقايد، علاقه داشت و از همان دوران جوانى، اعمال مذهبى
مردم «به خدا» را زشت مىشمرد، وى به مدينه رفت و در آن جا توسل مردم به پيامبر را
ناپسند شمرد. محمد بن عبدالوهاب، بعد از مرگ پدر، افكار و عقايد خود را- كه قبلًا
از سوى ابن تيميه و شاگردش ابن قيم پىريزى شده بود- اظهار كرده و به تبليغ و
ترويج و رسميت دادن آن همت گماشت.
ب-
وهابيان معتقدند: هيچ انسانى، نه موحد است و نه مسلمان؛ مگر اينكه امورى را ترك
كند. اين امور عبارت است از:
-
به وسيله هيچ يك از و اولياى خدا و رسولان به خدا توسل نجويد و در صورت توسل در
راه شرك گام نهاده و مشرك است.
-
زائران به قصد زيارت به آرامگاه رسول خدا نزديك نشوند و بر قبر آن حضرت دست
نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگزارند و ساختمان و مسجد روى قبر نسازند.
-
از پيامبر (ص) طلب شفاعت نكنند.
-
زيارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه براى آنان، شرك است.
-
وهابيان بر اين باورند كه مسلمانان، در گذر روزگار از آيين اسلام منحرف شدهاند.
6.
هر گونه مراسم تشييع جنازه و سوگوارى حرام است.
اين
منطق خشك و بىپايه، در تقابل با منطق وحى قرار دارد؛ چرا كه قرآن در موارد ياد
شده نظراتى صريح و مخالف وهابيّت دارد:
-
(قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِى الْقُرْبى)؛ بگو:
از شما [در برابر ابلاغ رسالتم] هيچ پاداشى جز مودّت نزديكان [يعنى اهل بيتم]
نمىخواهم. (شورى: آيه 23)
يكى
از مصاديق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بيت و ذوى القربى، قبرهاى آنان و
تعمير قبرهاى ايشان است. اين راه و رسم در ميان ملتهاى جهان وجود دارد و يك نوع
سنّت عرفى به حساب مىآيد.
-
(فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذينَ
غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً)؛ گفتند: ساختمانى
روى [جايگاه] آنان بنا كنيد [تا از ديدهها پنهان بمانند] البته پروردگارشان به
آنان داناتر است.
-
ولى آنان كه بر كارشان [نسبت به اصحاب كهف] پيروز شدند، گفتند: به يقين مسجدى روى
[جايگاه] آنان بنا خواهيم كرد. (كهف: آيه 21)
هنگامى
كه وضع اصحاب كهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن
آنان دو نظر ابراز داشتند. آيه شريفه متذكر آن مىشود و انتقاد يا لحن اعتراضى
نسبت به نظر آنان ندارد. با توجه به آيه شريفه، هرگز نمىتوان تعمير قبور اولياى
الهى و صالحان را عملى حرام يا حتى مكروه قلمداد كرد، بلكه آيه شريفه، به نوعى
تشويق مىكند كه براى بزرگداشت اوليا و صالحان و حفظ قبرهاى آنان، بايد كوشيد.
-
(وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِنات)؛ براى گناه خود و
مؤمن و مؤمنان استغفار كن. (محمد، آيه 19)
-
(صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ)؛ بر آنان دعا كن زيرا دعاى تو
مايه آرامشى براى آنان است. (توبه، آيه
103)
-
(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ
اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً)؛ و اگر آنان
هنگامى كه [با ارتكاب گناه] به خود ستم كردند، نزد تو مىآمدند و از خدا آمرزش
مىخواستند و پيامبر هم براى آنان طلب آمرزش مىكرد، به يقين خدا را بسيار
توبهپذير و مهربان مىيافتند. (نساء، آيه 64)
اين
آيات بيانگر اين است كه طلب آمرزش پيامبر در حق افراد، كاملًا مؤثر و مفيد است و
موضوع شفاعت پيامبر و دعاى آن حضرت، نه تنها در آيات صريح، بلكه در احاديث عامه و
خاصه و سيره صحابه نيز مشهود است.
ج)
وهابيان قائل به جنگ با ديگر فرقهها و مذاهب اسلامى هستند و مدعىاند كه يا بايد
به آيين وهابيت درآيند يا جزيه دهند. آنان مخالف خود را متهم به كفر و شرك مىكنند
و اموال، نفوس و ناموس آنان را حلال مىدانند. خلاصه اين كه، آيات قرآنى وارده
درباره شرك و كفر را بر مسلمانان مخالف خود منطبق مىكنند و اين بزرگترين ضربه به
پيكر جامعه اسلامى و مسلمانان است.
با
اين تفكر بسته و خشك وهابيت بود كه وقتى سعودىها در سال 1344 هجرى قمرى بر مكه و
مدينه و اطراف آن تسلّط يافتند، مشاهد متبركه بقيع و آثار خاندان رسالت و صحابه
پيامبر را در هم شكسته و از بين بردند.
براى
اطلاع از نحوه عملكرد و كارهايى كه وهابيت در حوزه اجتماع و سياست انجام دادهاند
و نگرش آنان نسبت به مسائل اجتماعى، بايد به كتابهاى تاريخى مراجعه كرد. چهره خشن
و متعصب وهابيت، در عرصه سياست، حكومت و مردمدارى، همان بود كه طالبان در عمر
موقت سياسى خود در كشور افغانستان به منصّه ظهور نشاندند. خون مردم مسلمان را بى
محابا به زمين ريختند. عرض و ناموس مسلمانان را هتك كردند و از اسلام يك چهره زشت،
خشن و عقب مانده براى جهانيان ترسيم كردند.
بنابراين
وهابيت، هم در نحوه پيدايش و انعقاد تفكّر، مبغوض علماى فرقههاى مختلف مسلمانان
بوده است و هم در نگرش نسبت به مسائل دينى مورد رد عالمان قرار گرفته است. حتى
اولين كتابى كه در ردّ وهابيت نگاشته شده (الصواعق الالهيه فى الرد على الوهابيه)
توسط برادر محمد بن الوهاب (سليمان بن عبدالوهاب) نوشته شده است.
اين
فرقه در عرصه سياست نيز جاده صاف كن دشمنان دين و اسلام بودهاند؛ اين آيين و
مسلك، ساخته و پرداخته انگليسىها است و چه ضربه و ضررى محكمتر و بيش از اين بر
اسلام و مسلمانان مىتوان تصور كرد.
چند
عامل را مىتوان در ارتباط با گسترش اين فرقه نام برد:
-
تشديد فعاليتهاى تبليغاتى و فرهنگى وهابيت در داخل ايران و حوزههاى مسلمان نشين
خارجى (نظير حوزه قفقاز، بالكان و ساير كشورهاى مجاور ايران) كه آمادگى بيشترى
براى تأثيرپذيرى از انقلاب اسلامى ايران در آنها مشاهده مىشود، وهابيت به عنوان
جريانى انحرافى در جهان اسلام و وابسته به استعمارگران، وظيفه جلوگيرى از تداوم و
گسترش جريان اسلام گرايى اصيل را كه به دنبال پيروزى انقلاب اسلامى در سطح جهانى
در حال پيشرفت است بر عهده داشته و از اين رو تخريب و ايجاد تزلزل در مبانى فكرى و
اعتقادى شيعيان به عنوان محور اصلى اين جريان را دنبال مىكند؛ از اين رو، در
سالهاى اخير در جهت همسويى با تهاجم فرهنگى و نظامى آمريكا عليه كشورهاى اسلامى و
به خصوص ايران، فعاليتهاى تبليغى خود را در ايران توسعه بخشيده است؛ البته در
مقابل اين تهاجم، حوزههاى علميه و نظام اسلامى، اقدامات و تدابير امنيتى و فرهنگى
مناسبى را- هر چند ناكافى- به كار گرفتهاند.
-
وهابيت به دليل افكار اعتقادى خاصى كه در باب شفاعت، توسل، شرك و مانند آن دارد در
تعارض كامل با مذهب شيعه است؛ هر چند اكثريت فرقههاى اهل سنت با تفكرات اين گروه
مخالفند؛ از اين رو، گروه ياد شده همواره در تلاش است تا با تبليغات سازمان يافته
(اعم از كتاب، مقاله، سخنرانى و مانند آن) شيعه را بيشتر بكوبد.
-
خطر بزرگتر اين گروه، روشهاى دور از منطق اسلامى است كه در برخورد با دنيا پيش
گرفته است؛ از جمله، ظهور گروه طالبان و القاعده (به رهبرى ملاعمر و اسامه بن
لادن)- كه سبب بهانه جويى غربى ها شد- كه مسلمانان را به تروريسم و خشونت و مخالف
تمدن معرفى كنند تا جايى كه دست قدرتهاى استعمارى غرب به خصوص آمريكا را در منطقه
باز گذاشته و زمينه دخالتهاى نظامى و سياسى آنان در كشورهاى اسلامى را فراهم
ساخته است؛ افغانستان و عراق دو نمونه بارز اين دخالتها به شمار مىآيند.
اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 259