پاسخ:
قرآن در چند سوره به مقابله به مثل فراخوانده است از جمله:
(وَ إِنْ كُنْتُمْ فى رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا
عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ
دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ). (البقره: آيه 23) و اگر درباره آنچه بر
بنده خود (پيامبر) نازل كردهايم شك و ترديد داريد، [دست كم] يك سوره همانند آن
بياوريد و گواهانتان- از غير خدا- را [براى اين كار] فرا خوانيد؛ اگر راست
مىگوييد.
(قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ
مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ
صادِقين). (هود، آيه 13) بگو: «اگر راست مىگوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند
اين قرآن بياوريد؛ و تمام كسانى را كه مىتوانيد- از غير خدا- [براى اين كار] دعوت
كنيد!»
(أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا
بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ
كُنْتُمْ صادِقِينَ). (يونس: آيه 38) مىگويند بر خداوند افترا بسته، بگو سورهاى
همانند آن بياوريد و هر كس- از غير از خدا را مىتوانيد [به يارى] بخوانيد، اگر
راست مىگوييد.
همانطور
كه ملاحظه مىشود قرآن با صراحت و قاطعيت بىنظيرى دعوت به مبارزه كرده است، صراحت
و قاطعيتى كه نشانه زنده حقانيت قرآن است. قرآن با بيان بسيار قاطع و صريح تمام
جهانيان را كه در پيوند قرآن با مبدأ جهان آفرينش ترديد داشتند نه تنها به مقابله
به مثل فراخوانده است، بلكه آنها را به مبارزه تشويق و تحريك نيز كرده است و
كلماتى در اين آيات به كار برده كه به اصطلاح به غيرت آنها برخورد كند. اين كلمات
عبارتاند از:
(إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ)؛ اگر راست مىگوييد.
(فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ
مُفْتَرَياتٍ)؛ ده سوره ساختگى مثل آن بياوريد.
(قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ من مِثْلِهِ ... إِنْ
كُنْتُمْ صادِقِينَ)؛ اگر راست مىگوييد يك سوره مانند آن بياوريد.
(وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ
اللَّهِ)؛ از غير خداوند هر كس را مىتوانيد فرا بخوانيد.
(قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ
الْجِنُّ)؛ اگر همه جهانيان دست به دست هم بدهند ....
(لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ)؛ نمىتوانند مانند آن
را بياورند ....
(فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَقُودُهَا
النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ)؛ از آتشى بترسيد كه هيزم آن بدنهاى مردم [گنهكار] و
سنگها است.
(فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا)؛
اگر مثل آن را نياورديد، و حال آنكه هرگز نخواهيد توانست ....
با
اين تحريكها و تشويقها و با اينكه مىدانيم اين مبارزه تنها يك مبارزه ادبى يا
مذهبى نبود بلكه يك مبارزه سياسى، اقتصادى و اجتماعى بود، مبارزهاى بود كه همه
چيز حتى موجوديت آنان در گرو آن بود و به عبارت ديگر: يك مبارزه حياتى محسوب مىشد
كه مسير و سرنوشت زندگى و مرگ آنان را روشن مىساخت اگر پيروز مىشدند همه چيز
داشتند و اگر مغلوب مىشدند، بايد از همه چيز خود دست بشويند. با اين حال مىبينيم
كه آنان در مقابل قرآن زانو زدهاند و نتوانستند همانند آن را بياورند و اين معجزه
بودن قرآن را مىرساند. قابل توجه اينكه اين آيات منحصر به زمان و مكان خاصى نيست
و تمام جهانيان و مراكز علمى دنيا را به اين مبارزه فرا مىخواند و هيچگونه
استثنايى در آن وجود ندارد و هم اكنون نيز به تحدى خود ادامه مىدهد.
اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 206