اسم الکتاب : جامع المسائل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 407
جواب: بكارت از صفات كمال است. و عدم آن در سه صورت موجب حق
فسخ مىشود: 1- در ضمن عقد، باكره بودن شرط شده باشد، 2- در ضمن اجراى صيغه عقد،
دختر با صفت بكارت توصيف شده باشد، 3- در هنگام خواستگارى و در گفتگوهاى تعيين مهر
دختر را به عنوان باكره معرفى كنند. و عقد بر اساس همان گفتگوها واقع شود و دختر و
ولىّ او سكوت كنند و حرفى از عدم بكارت نزنند. در اين سه صورت اگر كشف خلاف شد،
زوج حق فسخ دارد. در غير اين سه صورت اگر كشف خلاف شد زوج حق فسخ ندارد، هر چند كه
در عرف باكره نبودن عيب محسوب شود، يا زوج گمان و حتى اعتقاد به باكره بودن داشته
باشد.
ضمنا موضوع فسخ در مورد سؤال، خصوص پرده بكارت است. پس اگر
به هر جهت پرده بكارت محفوظ باشد، حق فسخ وجود ندارد.
سؤال 1539: شخصى با دخترى ازدواج كرده است. و قبل از عروسى
معلوم شده دختر قبل از اين با شخصى ازدواج كرده و طلاق گرفته است، آيا زوج حق فسخ
دارد؟
جواب: صرف ازدواج قبلى موجب حق فسخ نمىشود، چه دخول شده
باشد چه نشده باشد.
سؤال 1540: هرگاه مردى با زنى به شرط بكارت ازدواج كند و زن
ثيّبه در آيد، در اين صورت، آيا از مهر چيزى كم مىشود يا نه و نيز عقد فسخ
مىگردد يا خير؟
جواب: در فرض سؤال كه شرط بكارت كرده، اگر معلوم شود كه قبل
از عقد باكره نبوده، شوهر اختيار دارد عقد را فسخ كند. و با فسخ عقد اگر دخول
نكرده، زن چيزى بابت مهر حق ندارد و اگر بعد از دخول فسخ كند و يا فسخ نكند و
زندگى را ادامه دهد بايد مهر زن را بدهد منتهى حق دارد به نسبت تفاوت مهر ثيبه
بودن و باكره بودن چنين زنى، از مهر المسمى كسر كند.
راههاى محرميت فرزند خوانده
سؤال 1541: طريقه محرميت كودكانى كه به عنوان فرزند نگهدارى
مىشوند، چگونه است؟
اسم الکتاب : جامع المسائل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 407