عمل به احتياط: مكلّف تكليف خود را به گونهاى عمل نمايد كه يقين پيدا كند تكليف شرعيش را انجام داده است. طريقه احتياط در كتابهاى فقهى مطرح شده است.
عنين: مردى كه قادر به انجام آميزش جنسى نيست.
عورت: آنچه انسان از ظاهر كردنش حيا مىكند؛ اعضاء تناسلى.
عهد: پيمان؛ تعهّد انسان در برابر خداوند براى كار پسنديده يا ترك ناپسند كه با صيغه مخصوص ادا مىشود؛ رجوع شود به مسأله 2793.
عيال: زن؛ همسر.
عيد فطر: نخستين روز ماه شوّال كه يكى از دو عيد بزرگ اسلامى است.
عيد قربان: دهمين روز ماه ذى الحجّه كه يكى از دو عيد بزرگ اسلامى است.
(غ)
غائط: مدفوع.
غرض عقلائى: هدفى كه از نظر عقلا قابل قبول و پسنديده باشد.
غساله: آبى كه معمولًا پس از شستن چيزى خود به خود يا با فشار از آن مىچكد.
غسل: شستن؛ شستشو؛ شستشوى بدن با كيفيت مخصوصى كه بر دو نوع است: 1- ترتيبى؛ 2- ارتماسى.
غسل واجب: غسلى كه انجام دادن آن الزامى است و اقسام آن عبارت است از: 1- غسل جنابت؛ 2- غسل حيض؛ 3- غسل نفاس؛ 4- غسل استحاضه؛ 5- غسل مسّ ميّت؛ 6- غسل ميّت.
غسل مستحب: غسلى كه به مناسبت ايّام و ليالى خاص يا عبادات و زيارات مخصوص رواست مانند غسل جمعه و غسل زيارت و غيره.
غسل ارتماسى: به نيّت غسل يك مرتبه در آب فرو رفتن.
عسل ترتيبى: به نيّت غسل، اول سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ را شستن.
غسل جبيره: غسلى كه با وجود جبيره بر اعضاى بدن انجام مىگيرد و الزاماً بايد به