اسم الکتاب : آئين كيفرى اسلام المؤلف : ترابى شهرضايى، اكبر الجزء : 1 صفحة : 549
دليل
قول دوم (آغازگر امام عليه السلام است)
محمّد
بن يعقوب، عن عليّ بن إبراهيم، عن محمّد بن عيسى بن عبيد، عن يونس، عن إسحاق بن
عمّار، عن أبي بصير، قال: قال أبو عبداللَّه عليه السلام: تدفن المرأة إلى وسطها
إذا أرادوا أن يرجموها، ويرمي الإمام ثمّ يرمي الناس بعد بأحجار صغار. [1] فقه الحديث: امام صادق عليه السلام در اين روايت مىفرمايد: زن را تا وسط بدنش
دفن كرده، آنگاه امام عليه السلام و بعد از او، مردم با سنگهاى كوچك او را رمى
مىكنند.
در
اين روايت تفصيلى بين ثبوت زنا با اقرار و يا بيّنه داده نشده است؛ بلكه به طور
اطلاق، امام عليه السلام حكم كرده است.
وعن
عليّ بن إبراهيم، عن محمّد بن عيسى بن عبيد، عن يونس، عن سَماعة، عن أبي عبداللَّه
عليه السلام، قال: تدفن المرأة إلى وسطها ثمّ يرمي الإمام ويرمي النّاس بأحجار
صغار، ولايدفن الرجل إذا رجم إلّاإلى حقويه.
[2]
فقه
الحديث: دلالت اين موثّقه به روشنى دلالت موثّقهى ابىبصير نيست؛ زيرا، در
موثّقهى ابوبصير گفت: «ويرمي الإمام ثمّ يرمي الناس بعدُ»؛ ولى در اين روايت
«ثمّ» را به لحاظ دفن آورده، يعنى پس از دفن، امام عليه السلام رمى مىكند و پس از
او مردم با سنگهاى كوچك وى را سنگسار مىكنند. عطف «يرمي الناس» بر «يرمي الإمام»
با «واو» دلالت بر ترتيب نمىكند.
قائلين
به ترتيب بين امام عليه السلام و ساير مردم در رجم، روايت صفوان را مرسلهى غير
معتبر مىدانند، و به اين دو موثّقه كه مطلق بوده و شامل بيّنه و اقرار مىگردد،
عمل مىكنند.
مشهور،
اطلاق اين دو موثّقه را نسبت به ثبوت زنا به اقرار و بيّنه به روايت مرسل صفوان
تقييد زده، و مىگويند: شروع امام عليه السلام به رمى در صورتى است كه زنا به
[1]. وسائل الشيعة، ج 18، ص 374، باب 14 از
ابواب حدّ زنا، ح 1.