اسم الکتاب : آئين كيفرى اسلام المؤلف : ترابى شهرضايى، اكبر الجزء : 1 صفحة : 292
عن
الحلبي، عن أبي عبداللَّه عليه السلام قال: إذا أقرّ على نفسه بحدّ أو فرية ثمّ
جحد جلد. قلت: أرأيت إن أقرّ على نفسه بحدّ يبلغ فيه الرجم أكنت ترجمه؟ قال:
فقه
الحديث: در سند روايت، ابراهيم بن هاشم است. از اينرو، صاحب جواهر رحمه
الله آن را حسنه مىداند. مضمون روايت، با روايت قبلى متّحد و راوى آن هم حلبى
است. بنا بر مبنايى كه از مرحوم آيت اللَّه بروجردى نقل كرديم، اينها دو روايت
نيستند؛ بلكه يك روايتاند كه يكبار مفصّل و يكبار هم مجمل نقل شده است.
وعنه،
عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن أبي أيّوب، عن محمّد بن مسلم، عن أبي عبداللَّه عليه
السلام قال: من أقرّ على نفسه بحدّ أقمته عليه إلّاالرجم، فإنّه إذا أقرّ على نفسه
ثمّ جحد لم يرجم. [2]
فقه
الحديث: صاحب جواهر رحمه الله [3] به واسطهى وجود ابراهيم بن هاشم در سند حديث، از آن به حسنه ياد
مىكند. امام صادق عليه السلام فرمود: هر شخصى عليه خود به حدّى اقرار كند، بر او
آن حدّ را جارى مىكنم؛ مگر در حدّ رجم كه اگر پس از اقرارش انكار كرد، ديگر
سنگسار نمىشود.
نتيجه: هر سه روايت كه به نظر ما دو روايت بيشتر نيست، بر سقوط رجم پس از
انكار، دلالت تام و تمام دارد.
بررسى
تأثير سوگند در سقوط رجم
از
كتاب جامع بزنطى حكايت شده است، پس از
انكار بايد قسم بخورد تا رجم ساقط شود؛ و اين مطلب را با سندهاى متعدّد از امامان
عليهما السلام نقل كرده است. [4]
[1]. وسائل الشيعة، ج 18، ص 319، باب 12 از
ابواب مقدّمات الحدود، ح 2.