اسم الکتاب : آئين كيفرى اسلام المؤلف : ترابى شهرضايى، اكبر الجزء : 1 صفحة : 165
[اعتبار الفعل حين
الوطء بالأهل]
[الثالث: أن يكون عاقلًا حين الدخول بزوجته على
الأحوط فيه. فلو تزوّج في حال صحّته ولم يدخل بها حتّى جنّ، ثمّ وطأها حال الجنون،
لم يتحقّق الإحصان على الأحوط.]
شرط
سوم: اعتبار عقل در هنگام وطى به اهل
امام
راحل رحمه الله مىفرمايد: بنابر احتياط، وجود عقل در زمان دخول به اهل از شرايط
تحقّق احصان است. اين شرط را نيز با كلمهى «الأحوط» آورده كه بيانگر ترديد است.
بهدنبال آن فرموده: اگر شخصى در حال سلامت عقل با زنى ازدواج كرد، و قبل از دخول،
ديوانه شد و در زمان ديوانگى با همسر خود وطى كرد، اگر پس از رفع جنون و در حال
عقل، از او زنايى سر زند، متّصف به احصان نمىشود.
مثالى
كه زدهاند براى روشن شدن مطلب است، و الّا اگر ولىّ مجنون براى او زن گرفت و در
حال جنون به اهل خود دخول كرد و بعد از زوال جنون مرتكب زنا شد، آن هم از مصاديق
اين مسأله است. آنچه ملاك است، وقوع دخولِ به زوجه در حال جنون است كه اگر پس از
برطرف شدن آن و قبل از دخول به زوجه زنا كند، امام رحمه الله فرموده: على الأحوط
زناى محصنه نيست. دليل آن چيست؟
رواياتى
كه در شرط دوم به آن اشاره كرديم، اطلاقى ندارد؛ زيرا، از اين جهت، در مقام بيان
نيست كه بگويد مطلقِ دخول، در تحقّق احصان، خواه در حال صغر يا بلوغ و يا در حال
جنون و عدم آن، نقش دارد.
اگر
بر فرض، اطلاقى هم داشت، بايد ملاحظه مىشد كه آيا اين اطلاق، منصرف از مجنون است
يا نه؟ به اعتقاد ما، روايات اطلاق ندارد، بلكه در مقام بيان اثر داشتن دخول در
تحقّق احصان است، در مقابلِ موردى كه اصلًا دخولى واقع نشده است.
پس
از كوتاه شدن دست ما از اطلاق، با آنكه مىدانيم دخول به اهل در احصان دخالت
دارد، امّا چون نمىدانيم مقيّدِ به حال سلامت عقل است يا نه؟، ممكن است گفته شود
به
اسم الکتاب : آئين كيفرى اسلام المؤلف : ترابى شهرضايى، اكبر الجزء : 1 صفحة : 165