اسم الکتاب : آئين كيفرى اسلام المؤلف : ترابى شهرضايى، اكبر الجزء : 1 صفحة : 15
قول
پنجم: جواز اقامه حدود براى فقيه و آباء و ازواج و موالى و عدم جواز براى
غير اينها. [1] براى بررسى اقوال لازم است برخى از
عبارات فقها را مورد تأمّل قرار دهيم. ابتدا عباراتى كه به صراحت از آنها، جواز
اجراى حدود در زمان غيبت استفاده مىشود را نقل مىكنيم؛ و سپس به بررسى عبارات
شيخ طوسى، ابن ادريس و محقّق حلّى رحمهم الله خواهيم پرداخت.
عبارات
فقها در مسئله جواز اجراى حدود در زمان غيبت
الف:
مرحوم شيخ مفيد در كتاب مقنعه مىنويسد:
«أمّا إقامة الحدود فهو إلى سلطان الاسلام
والمنصوب من قبل اللَّه تعالى وهم أئمّة الهدى من آل محمد صلى الله عليه و آله أو
من نصبوه لذلك من الامراء والحكّام وقد فوّضوا النظر فيه إلى فقهاء شيعتهم مع
الامكان»؛ [2] اقامه حدود از شؤون رئيس و سلطان
اسلام و كسى كه از ناحيه خداوند متعال منصوب شده است، مىباشد؛ يعنى ائمه هدى
عليهم السلام يا كسانى كه از طرف آنان منصوب مىشوند؛ و ائمّه عليهم السلام اين
امر را به فقهاى شيعه تفويض فرمودهاند كه آنان در صورت امكان اين كار را انجام
دهند.
ظاهراً
شيخ مفيد رحمه الله اوّل كسى است كه تصريح نموده فقها در زمان غيبت مىتوانند
اقامه حدود نمايند.
ب:
سلّار رحمه الله در مراسم مىنويسد:
«فقد فوّضوا عليهم السلام إلى الفقهاء إقامة
الحدود والأحكام بين الناس بعد أن لا يتعدّوا واجباً ... وقد روي أن للإنسان أن
يقيم على ولده وعبده الحدود إذا كان فقيهاً ولم يخف من
[1]. اين قول به بسيارى از فقها نسبت داده شده
است؛ و علاوه بر مشروعيّت و ولايت در اقامه حدود، در برخى از كلمات فقها، مسأله
لزوم مساعدت مردم هم مطرح گرديده است.