اسم الکتاب : آئين كيفرى اسلام المؤلف : ترابى شهرضايى، اكبر الجزء : 1 صفحة : 12
اختصاص،
دليل اقامه شود؛ و چنانچه دليل روشنى بر اختصاص اين امر به امام معصوم عليه
السلام دلالت داشته باشد، قائل به اختصاص مىشويم؛ امّا اگر دليلى بر اين اختصاص
نباشد، بعد از اثبات ولايت مطلقه براى فقيه جامع الشرائط، اصالة عدم الاشتراط در
اين مورد حاكم است. ضمن آنكه اين مطلب مسلّم است كه اثباتِ حدّ بايد با نظر حاكم
شرع باشد؛ امّا بحث در اين است كه در مواردى كه بر حسب ظاهر براى افراد معمولى نيز
اصل جرم با خصوصيّات و شرايط آن ثابت است، آيا اين شخص مىتواند خودْ حاكم و مجرى
در اجراى حدّ باشد؟
به
عبارت ديگر، نمىتوان پذيرفت بين مسئله اثبات و مسئله اجراى حدّ ملازمه وجود دارد.
در مورد اثبات حدّ ترديدى نيست كه بايد نزد حاكم مجتهد باشد، امّا ملازمهاى نيست
كه در اجرا، مجرى نيز مجتهد باشد.
ملازمه
مشروعيّت قضا و مشروعيّت اجرا
آيا
بين مشروعيّت قضا در زمان غيبت و مشروعيّت اجراى حدود ملازمه وجود دارد؟
در
عبارات فقهايى كه به جواز اقامه حدود در زمان غيبت معتقد هستند، غالباً آمده است:
همانطور كه حكم و قضا از شؤون فقاهت است، اجراى حدود نيز چنين است؛ و گويا در
ارتكاز فقها اين ملازمه وجود داشته است. ظاهر نيز همين است كه يك ملازمه شرعى و
عادى وجود دارد. و علّت آن اين است كه اگر قضا مشروع باشد امّا اجراى حدود مشروع
نباشد، لغويّت قضا در برخى از موارد لازم مىآيد. به بيان ديگر، ادلّه مشروعيّت
قضا حتّى نسبت به مواردى كه در آنها حدود الهى وجود دارد، اطلاق دارند؛ و اگر
اجراى حدود در زمان غيبت را مشروع ندانيم، لازم مىآيد در اين ادلّه، تخصيص و يا
تقييد وارد سازيم. به عبارت ديگر، عدم مشروعيّت اجراى حدود، يا مستلزم لغويّت
مشروعيّت قضا در برخى از موارد است، و يا اينكه بايد ملتزم به تخصيص و يا تقييد
در آن شويم؛ و هيچ كدام از اين دو امر قابل التزام نيست. بنابراين، مىتوانيم
ملازمه بين اينها را بپذيريم.
آرى،
بين مشروعيّت افتا و اجراى حدود ملازمهاى نيست.
اسم الکتاب : آئين كيفرى اسلام المؤلف : ترابى شهرضايى، اكبر الجزء : 1 صفحة : 12