«پيش از آن كه تو از جاى خود برخيزى(مجلس به پايان برسد) من آن را مى آورم و من بر اين كار توانا و امينم».
فرد ديگرى كه مفسران نام او را «آصف برخيا» وزير سليمان و خواهرزاده او مى دانند، اعلام كرد كه در يك چشم به هم زدن، مى تواند آن را بياورد، چنان كه خداوند مى فرمايد:
«كسى كه نزد او دانشى از كتاب بود، چنين گفت: پيش از آن كه تو چشم بر هم بزنى، من آن را در اين مجلس حاضر مى كنم، ناگهان سليمان تخت را در برابر خود حاضر ديد و گفت: اين نعمتى است از جانب خدا بر من».
بايد در مفاد اين آيات دقت كنيم تا ببينيم عامل اين كارهاى خارق العاده (احضار تخت بلقيس) از فرسنگها به مجلس سليمان چيست؟ ظاهر آيات مى رساند عامل كارهاى مزبور خود افراد ياد شده هستند، البته به اذن و مشيت الهى. و اين مطلب را مى توان با توجه به دلايل زير بدست آورد:
اوّلاً، سليمان از آنان مى خواهد كه اين كار را انجام دهند و آنان را بر اين كار قادر و توانا مى داند.
ثانياً، شخصى كه گفت من تخت بلقيس را پيش از آنكه سليمان از جاى خود برخيزد حاضر مى كنم، خود را با جمله زير توصيف كرد: