آيا آنچه را كه مى تراشيد مى پرستيد در حالى كه خدا و آن چيزهايى را كه روى آن كار مى كنيد آفريده است.
لفظ «ما>» در هر دو آيه موصوله است و مقصود«بت هايى>» است كه مى تراشيدند. حضرت ابراهيم(عليه السلام) با اين دو آيه اعتقاد بت پرستان را ابطال مى كند و مى گويد: آيا عاقلانه است كه آنچه را مى تراشيد بپرستيد، در حالى كه خدا شما را و آن چوب هايى كه روى آنها كار مى كنيد آفريده است. در اين صورت آيه ناظر به افعال انسان نيست بلكه ناظر به بت هاست. و به تعبير روشن تر، آيه در مقام نقد بت پرستى است نه بيان يك مسئله كلامى كه عمل انسان مخلوق خداست.
تا اين جا پاسخ استدلال ابوالحسن اشعرى روشن شد آنچه مهم است توضيح معناى «توحيد در خالقيت>» است كه در تفسير آن اشاعره دچار اشتباه شده اند. و با توضيح اين قسمت مفاد آياتى كه خالقيت را از آن خدا مى داند روشن مى گردد مانند(هَلْ مِنْ خالق غَير الله).