اسم الکتاب : راه سوم ميان جبر و تفويض المؤلف : سبحانی، علیرضا الجزء : 1 صفحة : 107
خويش مى سازد نه عوامل خارجى سه گانه.
از كسانى كه پرچم اين مكتب را بيش از ديگران برافراشته، ژان پل سارتر[1] (1905ـ 1980م) است و شايد هم مسائل سياسى در ترويج اين مكتب بى اثر نبوده، سرانجام اين مكتب با دو گروه در كشاكشند:
الف. گروهى ، كه شخصيت انسان را محصول عوامل سه گانه و يا افزون بر آنها مى دانند;
ب. گروه الهيون، كه به قضا و قدر اعتقاد راسخ دارند و تصور مى كنند كه قضا و قدر دست انسان را در زندگى مى بندد.
بيان نظريه
آنان معتقدند انسان بدون اين كه به ويژگى خاصى رنگ آميزى شود ديده به جهان مى گشايد. و وجود او بسان برگ سفيدى است كه از هر نوع تمايلى دور مى باشد و هيچ نوع خصوصيتى و ويژگى در روز نخست در هستى او وجود ندارد، بلكه اين انسان است كه با اعمال و افعال خود وجود خود را رنگ آميزى كرده و براى آن
[1] ژان پل سارتر، فيلسوف، رمان نويس، روزنامه نگار و مبارز سياسى فرانسوى و از مروجين مكتب «اگزيستانسياليسم>» يا هستى گرايى بود كه پس از جنگ جهانى دوم متأثر از شرايط و فضاى حاكم بر جامعه اروپا، شهرت يافت. اگزيستانسياليسم از واژه «اگزيستانس>» به معناى وجود گرفته شده است. البته در اين مكتب هستند افرادى كه به خدا اعتقاد داشته و حتى برخى از آنها مسيحى بودند مانند «گابريل مارسل، كارل ياسپرس>».
اسم الکتاب : راه سوم ميان جبر و تفويض المؤلف : سبحانی، علیرضا الجزء : 1 صفحة : 107