responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : جهان بينى مادى معاصر المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 32

سر ايستاده بود، او آن را روى پانگاه داشت.[1]

هگل در عين اعتقاد به ديالك تيك، به خدا و ماوراء طبيعت نيز معتقد بود، مخالفت ماركس با هگل در اين قسمت است، او با اين مخالفت نمى تواند ثابت كند كه ديالك تيك وى غير از ديالك تيك هگل است، بلكه ديالك تيك در هر دو به يك معناست; چيزى كه هست هگل براى ديالك تيك نقش وسيع ترى قائل است و معتقد است كه صدور جهان از ايده مطلق (خدا) نيز براساس قانون ديالك تيك است[2]حالا خواه ماركس اين را بپذيرد، يا نپذيرد اين مطلب سبب نمى شود كه ديالك تيك هر دو، به دو نحو باشد بلكه واقعيت ديالك تيك در هر دو مكتب يكى است، چيزى كه هست فلسفه استاد و شاگرد با هم تفاوت دارد، يكى الهى است و ديگرى مادى است.

اين نوع دوگانگى، به ديالك تيك طرفين دوئيت نمى بخشد، هر چند مايه دو گانگى اصل مكتب مى گردد، لذا صريحاً مى گوييم كه مكتب هگل و ماركس دو تاست در حالى كه ديالك تيك طرفين يكى است.

پويايى يا جاودانى جامعه و نهايت سير تاريخ

ماركس از جمله كسانى است كه بر افرادى كه سير جامه را در نقطه اى متوصف مى سازند سخت مى تازد در حالى كه وى نهايت سير


[1] سرمايه، ج 1، ص 29 و لوديك فويرباخ، ص 57.
[2] صدور جهان از خدا به شكل ديالك تيك، در فلسفه هگل، بيان خاصى دارد كه فعلا براى ما مطرح نيست همين قدر يادآور مى شويم كه او مردى الهى بود و ديالك تيك را به صورت گسترده در طبيعت و ماوراء آن حاكم مى دانست.
اسم الکتاب : جهان بينى مادى معاصر المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 32
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست