مفسران اسلامى به حكم روايات مى گويند كه مقصود از مقام محمود، همان مقام شفاعت است و خداوند چنين مقامى را به وى داده است.
تا اين جا ميان فرقه هاى اسلامى سخنى نيست، سخن در اين جا است كه اگر كسى از فردى كه به طور مسلْم داراى مقام شفاعت است درخواست شفاعت كند; مثلاً بگويد:اى پيامبر خدا! در حقّ من شفاعت كن. آيا چنين درخواست شرك است يا نه؟ آيا سودى دارد يا بى فايده است؟
بحث درباره ى سودمند بودن چنين درخواست از قلمرو گفتار ما بيرون است. ما فعلاً در صدد شناسايى ، مرزهاى توحيد و شرك هستيم، نه شناسايى مفيد بودن و يا نبودن عمل و كارى.
با توجه به ميزان توحيد و شرك ، حكم چنين درخواستى روشن است.
كسى كه از او درخواست شفاعت مى كنيم، اگر او را «اله» و خداى كوچك بدانيم و معتقد گرديم كه او و امثال او مالكان مقام شفاعت مى باشند و خدا اين حق را به آن ها تفويض كرده و درباره ى هركس كه بخواهند شفاعت