«خدايى كه براى او است مالكيت آسمانها و زمين و هرگز براى خود فرزندى انتخاب نكرده است و براى او در فرمانروائى بر جهان شريكى نيست. همه چيز را آفريده و آنها را اندازه گيرى كرده است».
در اين آيه با يك برهان بر نفى ولد استدلال شده است و آن مسأله ى مالكيت تكوينى مطلق خدا به ماسوى است زيرا مالكيت انسان نسبت به اموال خويش يك قرار داد اجتماعى است كه به منظور گردش چرخهاى زندگى به آن تن داده است. در حالى كه مالكيت خدا به آسمانها و زمين و آنچه كه در ميان آنه قرار دارد، مالكيت تكوينى و از خالقيت و آفرينندگى او سرچشمه مى گيرد.[2]