responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سلفى گرى در آيينه تاريخ المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 108

بود، و در حقيقت به اجبار او را به تعليم در فرزند خليفه وادار كرده بودند. روزى متوكل در كلاس درس آنها حاضر شد و به دو فرزندش به نامهاى معتز و مؤيد نگريست. در اين هنگام، به معلم گفت: اين دو فرزند مرا بيشتر دوست دارى يا حسن و حسين(عليهما السلام)را؟

ابن سكيّت سوخته ولايت نتوانست تاب بياورد و از در تقيّه وارد شود و گفت: قنبر خادم خاندان رسالت در نزد من از دو فرزندت بهتر است.

گفتار ابن سكيّت، خشم متوكل را برانگيخت. به غلامان خود، دستور داد شكم او را لگد مال كنند و بنا به نقلى، دستور داد زبان او را از بيخ بيرون بكشند، آنگاه ديه او را به فرزندش بدهند.[1]

سيوطى مى نويسد: متوكل ناصبى بود.[2]

مسعودى مى نويسد: هيچ كس از خلفا، نتوانست ثروتى را كه در اختيار متوكل بود، به دست آورد، «وكان منهمكاً فى اللّذات و الشراب» (او در خوشگذرانى و شرابخوارى غرق شده بود) و چهار هزار كنيز داشت كه با همه آنان، نزديكى كرده بود.[3]


[1] تاريخ الخلفا، ص 348 .
[2] تاريخ الخلفاء، ص 348. و در نسخه به جاى ناصبى «رافضيا» آمده و آن غلط چاپى است.
[3] مروج الذهب، ص39-40; تاريخ الخلفا، ص 349 .
اسم الکتاب : سلفى گرى در آيينه تاريخ المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 108
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست