responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 624

بركنار كرد و به جاى او «على بن الحسين» را به اين سمت منصوب كرد و توصيه نمود كه از نيكى و خدمت به بنى هاشم دريغ نورزد.[1]

ولى از آن جا كه دوران خلافت منتصر كوتاه مدت بود، پس از وى باز اختناق و فشار از سرگرفته شد.

امام هادى (عليه السلام)، روياروى فقيهان دربارى …

امام هادى(عليه السلام)، روياروى فقيهان دربارى

با آن كه سياست خلفاى عباسى اين بود كه توجه مردم را به فقهاى دربارى جلب كنند و آراء و فتاواى آنان را به رسميت بشناسند، اما در مدت اقامت امام هادى در سامرّاء چندين بار در ميان فقهاى وابسته به دربار اختلاف فتوا به وجود آمد و ناگزير براى حل مشكل به امام مراجعه كردند و امام با دانش امامت و استدلال روشن، چنان مسئله را شكافت كه فقها در برابر آن ناگزير به تحسين و تسليم شدند. اينك دونمونه از اين گونه موارد را ذيلاً از نظر مى گذرانيم:

1. كيفر مسيحى زناكار

روزى يك نفر مسيحى را كه با زن مسلمانى زنا كرده بود، نزد متوكل آوردند. متوكل خواست در مورد او حد شرعى اجرا شود، در اين هنگام مسيحى اسلام آورد. «يحيى بن اكثم» قاضى القضات گفت: اسلام آوردن او، كفر و عملش را از ميان برده و نبايد حدّ در مورد او اجرا شود. برخى از فقها گفتند: بايد سه بار درمورد او حد جارى شود. برخى ديگر به گونه اى ديگر فتوا دادند. وجود اختلاف آراء و فتاوا، متوكل را مجبور ساخت تا از امام هادى(عليه السلام) استفتا كند مسئله را در محضر امام مطرح كردند. امام پاسخ داد: «آن قدر بايد شلاق بخورد تا بميرد».


[1] ابن اثير، همان كتاب، ج7، ص 116; مسعودى، همان كتاب، ج4، ص 51 شريف القشى، همان كتاب، ص 275.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 624
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست