responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 440

فرو مى خورد، گفت: «راست مى گويى اى رافضى»!![1]

3. هادى عباسىسـال 169 هجرى در تاريـخ اسـلام يك سال بحرانى و تاريك و پرتشنج و غم انگيز بود، زيرا در اين سال پس از مرگ «مهدى عباسى» فرزندش «هادى» كه جوانى خوشگذران و مغرور و ناپخته بود، به خلافت رسيد و حكومت وى سرچشمه حوادث تلخى گرديد كه براى جامعه اسلامى بسيار گران تمام شد.

البته نشستن هادى به جاى پدر، مسئله تازه اى نبود، زيرا مدت ها بود كه حكومت اسلامى بهوسيله خلفاى ستم گر، به صورت رژيم موروثى در آمده بود و در ميان دودمان اموى و عباسى دست به دست مى گشت و انتقال قدرت ها از اين راه كه با سكوت تلخ و اجبارى مردم همراه بود، تقريباً يك مسئله عادى شده بود.

چيزى كه تازگى داشت، سپرده شدن سرنوشت مسلمانان به دست جوانى ناپخته، فاقد صلاحيت، بوالهوس و خوشگذرانى مثل هادى بود، زيرا هنگامى كه وى بر مسند خلافت تكيه زد، هنوز 25 سال تمام نداشت (2) و از جهات اخلاقى به هيچوجه شايستگى احراز مقام خطير خلافت و زمام دارى جامعه اسلامى را نداشت.

او جوانى مى گسار، سبكسر و بى بند و بار بود، به طور ى كه حتى پس از رسيدن به خلافت، اعمال سابق خود را ترك ننمود، و حتى شؤون ظاهرى خلافت را حفــظ نمـى كـرد.[2] علاوه بر ايـن، او فردى سنگـدل، بدخوى، سختگير و كج رفتار بود.[3]

هـادى در محيط آلوده دربار عباسى تربيت يافته و از پستان چنين رژيم خودخواه و ستم گر و زورگويى شير خورده بود. با چنين پرورشى، اگر خلافت


[1] كلينى، الفروع من الكافى، ج6، ص 406. 2 . مسعودى، همان كتاب، ص 324.
[2] مسعودى، همان كتاب، ج3، ص 325; ابوالفرج اصفهانى، الأغانى، ج5، ص 184.
[3] عبدالرحمن سيوطى، تاريخ الخلفاء، ص 279.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 440
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست