responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 292

بيست سال نزد آنان (بنى اميه) اقامت داشت.[1]

هم چنين از «سفيان بن عُييْنة» نقل مى كند كه: درسال صد و بيست و سه، زهرى با هشام، خليفه وقت، به مكه آمد و تا سال صد و بيست و چهار در آن جا اقامت كرد.[2]

زهرى آن چنان به زندگى دربارى و رفاه و تنعم خاص آن خو گرفته بود كه در اواخر عمرش به وى گفتند: كاش در اين اواخر عمر در شهر مـدينه اقامت مى گزيدى و در مسجد پيامبر پاى يكى از ستون ها مى نشستى و ما نيز پيرامون تو مى نشستيم و به تعليم مردم مى پرداختى. او پاسخ داد: اگر چنين كنم پوستم كنده مى شود و اين كار به صلاح من نيست، مگر آن كه پشت به دنيا كرده به آخرت بچسبم![3]

نياز خُلفاى ستمگر به وجود علماى دربارى

مى دانيم كه خلفاى ستمگر و ضد اسلامى، براى آن كه بتوانند بر مردمى كه معتقد به اسلام بودند حكومت كنند، چاره اى نداشتند جز اين كه اعتقاد قلبى مردم را نسبت به مشروعيت آن چه انجام مى دادند، جلب كنند، زيرا آن روز هنوز زمان زيادى از صدر اسلام نگذشته بود و ايمان قلبى مردم به اسلام، به قوت خود باقـى بــود، اگـر مردم مى فهميدند كه بيعتى كه با آن ظالمان كرده اند، بيعت درستى نيست و آنان شايسته خلافت رسول الله نيستند، بدون شك تسـليم آنان نمى شدند. اگر ايـن معنا را درباره همه مردم نيز نپذيريم، مسلماً در جامعه اسلامى آن روز افراد زيادى بودند كه وضـع غير اسلامى دستگاه خلفا را از روى ايمان قلبى تحمل مى كردند، يعنى تصور مى كردند كه وضع حاكم، وضع اسلامى است. به همين جهت بود كه خلفاى ستمگر براى مشروع جلوه دادن حكومت


[1] محمد بن سعد، همان مأخذ، ج7، ص 474.
[2] محمد بن سعد، همان مأخذ، ج5، ص497.
[3] ابن كثير، همان مأخذ، ج9، ص 348.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 292
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست