responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 196

اصولاً بايد توجه داشت كه دولت روم در دربار بنى اميه نفوذ داشت و برخى از مسيحيان روم در دربار شام مستشار بودنـد، چنان كه به تصريـح مورخـان، يزيد هنگام حركت امـام حسين(عليه السلام) به سمت كوفـه، به توصيـه «سَرْجـون» رومى[1]«عُبيدالله بن زياد» را كه تا آن موقع والى «بصره» بود، (با حفظ سمت) به
حكومت كوفه منصوب كرد، و تا آن موقع حاكم كوفه از طرف يزيد «نعمان بن بشير» بود.[2]

اينك كه چهره پليد يزيد و كفر و دشمنى او با اسلام روشن گرديد، به خوبى به علت قيام امام حسين(عليه السلام) برضد حكومت او پى مى بريم و به روشنى در


[1] چنانكه بعضى از دانشمندان گفته اند، ظاهراً «سَرْجون» معرّب «سرژيوس» مى باشد.
[2] ابومخنف، مقتل الحسين، ص22; طبـرى، تاريخ الأمم والملوك، ج6، ص199; ابن اثير، الكامل فى التاريخ، ج4، ص23; شيخ مفيد، الإرشاد، ص205; ابوعلى مسكويه، تجارب الأمم، ج2، ص42.
بنا به نقل «فردينان توتل» مسيحى در «معجم أعلام الشرق والغرب = المنجد»، وزيـر ماليه و حسابدار ارتش معاويه «منصور بن سرجون» پـدر «يوحنـا دمشقـى» بـوده است. آيـت الله لطـف الله صـافى در كتاب «پرتوى از عظمت حسين(عليه السلام)» در ايـن زمينـه مى نويسند: «عقـّاد» در كتـاب «معاويـه بـن ابى سفيان فى الميزان» (ص168) مى گويد: معاويه امـور مالى را به «سـرجـون بن منصور» و پس از او به پسرش «منصور» واگذار كرد.
«ابـو علـى مسكويـه» مى نويسـد: منـشى ديـوان مـاليـات حكـومـت معاويـه و يزيـد «سرجون بن منصور» رومى بود (تجارب الأمم، ج2، ص211 و 291).
از طرف ديگر، از امام صادق(عليه السلام) روايت شده است: هنگامى كه على بن الحسين(عليه السلام) را با ديگر بازماندگان امام حسين(عليه السلام) در دمشق در خانه مخروبه اى جاى دادند، يكى از آنان گفت: ما را در اين خانه جاى داده اند كه سقف فرو ريزد و ما را بكشد. نگهبانان به زبان رومى گفتند: اين ها را بنگر، از خراب شدن خانه مى ترسند، حال آن كه فردا آن ها را مى برند و مى كشند! على بن الحسين(عليه السلام) فرمود: هيچ كس از ما زبان رومى را جز من به نيكويى نمى دانست (ابوجعفر محمد بن الحسن الصفار، بصائرالدرجات، تصحيح و تعليق: حاج ميرزا محسن كوچه باغى، جزء7، باب 12، ص338) اين روايت نشان مى دهد كه مأموران حكومت يزيد، جهت نگهبانى اسيران، به زبان رومى سخن مى گفته اند و به احتمال قوى رومى الأصل بوده اند. البته آگاهى امام چهارم از زبان رومى در پرتو علم امامت بوده است و اصولاً اين روايت در كتاب «بصائر الدرجات» در باب آگاهى امامان از همه زبان ها نقل شده است.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 196
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست