responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 186

طى آن، پس از اشاره به دوران خلفاى گذشته كه درآن پيشوايان راستين اسلام را از صحنه سياست كنار گذاشتند، و اين پيشوايان براى جلوگيرى از اختلاف و تفرقه و به خاطر مصالح عالى اسلام اين وضع را تحمل كردند، چنين نوشت:

«...اينك پيك خود را با اين نامه به سوى شما مى فرستم. شما را به كتاب خدا و سنت پيامبر دعوت مى كنم، زيرا در شرايطى قرار گرفته ايم كه سنت پيامبر به كلى از بين رفته و بدعت ها زنده شده است. اگر سخن مرا بشنويد، شما را به راه راست هدايت خواهم كرد. درود و رحمت و بركات خدا برشما باد!» .[1]

4. ديگر به حق عمل نمى شود

حسين بن على(عليه السلام) در راه عراق در منزلى به نام « ذى حُسُم» در ميان ياران خود به پا خاست و خطبه اى بدين شرح ايراد نمود:

«پيشامد ما همين است كه مى بينيد. جداً اوضاع زمان دگرگون شده، زشتى ها آشكار و نيكى ها و فضيلت ها از محيط ما رخت بربسته است، و از فضيلت ها جز اندكى مانند قطرات ته مانده ظرف آب، باقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلّت بارى به سر مى برند و صحنه زندگى، همچون چراگاهى سنگلاخ و كـم علف، به جايگاه سخت و دشوارى تبديل شده است.

آيا نمى بينيد كه ديگر به حق عمل نمى شود، و از باطل خوددارى نمى شود؟ در چنين وضعى جا دارد كه شخص با ايمان (از جان خود گذشته) مشتاق ديدار پروردگار باشد، در چنين محيط ذلّت بار و آلوده اى، مرگ را جز سعادت و زندگى با ستمگران را جز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم.

اين مردم بردگان دنيا هستند، و دين لقلقه زبانشان مى باشد، حمايت و پشتيبانيشان از دين تا آن جا است كه زندگى شان همراه با رفاه و آسايش


[1] طبرى، همان كتاب، ص200ـ ابومخنف، همان كتاب، ص86 نجمى، همان كتاب، ص54 .
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 186
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست