responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قامــوس المعـــارف المؤلف : مدرس تبريزى، محمدعلى    الجزء : 1  صفحة : 83

و اين چنين مصدر را مصدر تخفيفى و مرخّم و مخفّف نيز گويند.

2) گاهى به آخر مصدر ـ اصلى باشد يا جعلى ـ حرف «ى» لياقت افزوده و رابطه و ضمائر را بدو ملحق سازند، همچو: «رفتنى است» و «رفتنى ام» و مانند اين ها; و اين را التزامى و التزامى مطلق گويند.

3) در بعضى موارد ماضى «بودن» را به آخر مصدر التزامى آورده و ضمائر و روابط را بدو، ملصق كرده و التزامى مقدّم نام نهند، همچو: «گفتنى بودم» و مانند آن; و بعضى از ادبا اين سه گونه از مصدر را با مصدر مفرد و مركّب و دويّمى و ثانوى، قسمى مستقل در مقابل اصلى و جعلى پنداشته و به اقسام مصادر انباشته و چنانچه واضح و روشن گرديد، همه اين ها از شعبه دو قسم سابق اصلى و جعلى بوده و در قبال آن ها، قسمى مستقل نيستند و امر سهل و جاى مداقّه و تدقيق نيست.

]اسم مصدر[

نمايش پانزدهم در اسم مصدر كه حاصل معنى مصدرى را افاده نمايد و به عبارت روشن، معنى مصدرى حدثى را به ملاحظه صدور آن از محلّ معيّنى مصدر گفته و به اعتبار آن در خودى خود با قطع نظر از صدور آن اسم مصدر نامند و آن را چهار علامت است:

1) «ار» در آخر ماضى: رفتار و گفتار.

2) «ش» در آخر امر حاضر: بخشش و رنجش.

3) «گى» در آخر اسم مفعول: خستگى و گرفتگى; و يا در آخر كلمات مختومه به «ه»، همچو: تشنگى و برهنگى.

4) «ه» در آخر امر حاضر: خنده و گريه.

]كنايات[

نمايش شانزدهم در كنايات كه معنى آن ها پوشيده و غير صريح; و غرض از ذكر آن، تصريح نكردن به نام مطلوب بوده و دانستن آن ها محتاج به قرينه خارجه باشد، همچو مرجع در ضمائر و مشاراليه در اسماء اشاره و صله در موصولات و مميّز در مبهمات; و كليه كنايات به پنج بخش مى باشد:

1) ضمائر كه در بخش اوّل از نمايش اوّل، سمت نگارش يافت.

2) اسم اشاره كه در بخش سيّم از نمايش اوّل، مرقوم افتاد.

3) موصولات كه در بخش چهارم از نمايش اوّل، گزارش يافت.

4) ادوات استفهام كه پرسش و سؤال را افاده نمايد و گاه است كه سؤال با لهجه و آهنگ، مفهوم بوده و احتياج به ادات خارجى نباشد و آنچه را از ادوات استفهام ـ كه به نظر آمده ـ مرتّباً مى نگارد:

1. «آيا» كه در ذى عقل و بى عقل، هر دو، استعمال مى شود:

اى در نظر ناز تو سلطان و گدا هيچ *** آيا خبرى هست ز حال دل ما هيچ؟

اسم الکتاب : قامــوس المعـــارف المؤلف : مدرس تبريزى، محمدعلى    الجزء : 1  صفحة : 83
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست