responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قامــوس المعـــارف المؤلف : مدرس تبريزى، محمدعلى    الجزء : 1  صفحة : 43

6) زيادت كه به جهت پيرايه سخن در آخر اسماء و افعال افزايند: كشورا، گوهرا

بدا سلطانيا كاو را بود رنج دل آشوبى *** خوشا درويشيا كاو را بود گنج تن آسائى

بگفتا نيكمردى كن نه چندان *** كه گردد چيره گرگ تيزدندان

و اين الف در غير شعر نيايد.

7) نسبت: «پذيرا سخن بود و شد جاى گير»، «مژده اى دل كه مسيحا نفسى مى آيد».

8) ربط و پيوند به معنى «است»:

دريغا گردن طاعت نهادن *** گرش همراه بودى دست دادن

پوشيده نماند كه برگشتِ اكثرِ اين معانى به يكى است.

بينش: «الف» هماره ساكن بوده و «همزه» هميشه در زبان پارسى متحرّك باشد (در اوّل باشد يا در آخر يا در وسط) و اطلاق الف بر اين ها از راه مجاز است.

خواصّ: حرف «الف» گاهى به «د» مبدّل شود: به اين و به آن، بدين و بدان; و گاهى به «ه» تغيير يافته: است و هست. چنانچه بعضى گفته اند; و گاهى به «ى» تبديل يابد جوازاً، همچو: ارمغان و يرمغان و اكدش و يكدش; و وجوباً اگر پيش از «الف»، كلمه ديگر بوده و يا «باى زايده» يا «ميم» و «نون» نهى و نفى برآيد: كيم و نيم و كيست و چيست و آسياب و بيفكن و بينداز و مينداز و نيامد و مانند اين ها; و گاه است كه همزه به حال خود باقى باشد، همچو: دست آس.

ب

به چند معنى آمده:

1) ابتدا:

به نام خداوند بسياربخش *** خردبخش و دين بخش و ديناربخش

2) استعلا:

هيچ همدردى نمى بينم سزاى خويشتن *** مى نهم چون بيد مجنون سر به پاى خويشتن

3) ظرفيّت:

به روزگار سلامت شكستگان درياب *** كه جبر خاطر مسكين بلا بگرداند

و از اين قبيل است باء موحّده اى كه پيش از «در» يا «اندر» آيد:

به دريا در منافع بى شمار است *** اگر خواهى سلامت در كنار است

شنيدم در ايّام حاتم كه بود *** به خيل اندرش بادپائى چو دود

و خود لفظ «در» و «اندر» محض به جهت تأكيد و تفسير معنى «ب» مذكورند و از اين رو اين «با» را باى مفسّره نيز گويند و بعضى عكس اين را گفته و «در» و «اندر» را بر ظرفيّت حمل كرده و خود «ب» را زايده دانسته.

اسم الکتاب : قامــوس المعـــارف المؤلف : مدرس تبريزى، محمدعلى    الجزء : 1  صفحة : 43
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست