responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : قامــوس المعـــارف المؤلف : مدرس تبريزى، محمدعلى    الجزء : 1  صفحة : 139

گذاشته شود به نحوى كه ناخن هاى آن ها محاذى يكديگر باشند از راست باشد يا از چپ و اين معنى اگر منافى معنى اوّل هم باشد، خللى ندارد زيرا كه به هيچ يك از صور مفصّله مشابهت ندارد و بالجمله چون از ذكر مختصرى از علم عقود فراغت يافيتم، محض من باب مثال، بعضى از كلمات ادبا را كه مبنى بر اين علم مى باشد، مذكور داشته و تطبيق آن ها را با موازين مذكور به عهده تنقيد خود ناظرين موكول و محوّل مى داريم. حكيم سنائى فرمايد:

آنچه دوصد باشد نزد شمال *** بيست شمارند به سوى يمين

فردوسى گويد:

كف شاه محمود عالى تبار *** نُه اندر نُه آمد، سه اندر چهار

مكتوب غير ملفوظ و قلب و ابدال

نمايش دويّم (از آيين پنجم): به حسب متداول فى مابين اهل لسان، پاره اى حروفى است كه مكتوب شده و ملفوظ نباشد همچو «واو معدوله» و «واو بيان ضمّه» و «واو عاطفه» در بعضى صور و «هاى خفى» با سيزده اقسامش و «الف اصلى» در بعضى موارد و مانند اين ها كه كلّاً در گفتار سيّم از آيين اوّل مقدّمه مشروحاً سمت نگارش يافته و در پاره اى مطالب عليحده كه مناسب همين مطلب و در اكثر موارد صاحبان املا را محلّ ابتلا بوده و به كارشان برمى خورد از قلب و ابدال و غيره، به آيين هاى گذشته خصوصاً به خواصّ حروف ـ كه در گفتار فوق، مذكور است ـ رجوع نمايند.

عنقريب و انشاءاللّه و تاى دراز

نمايش سيّم: هر لغتى را كه در آخرش «تاى فوقانى» بوده و رسماً در عبارات عربيّه به صورت «هاى گرده» نويسند همچو «امين الملّة»، «فيلسوف الدّولة» و مانند اين ها، چون خواهند كه به طرز پارسى بنويسند، با «تاى دراز» نويسند همچو «امين ملّت، فيلسوف دولت است»; و همچنين لفظ «انشاءاللّه» و «عنقريب» و مشابه اين ها، از آن رو كه در پارسى هم مستعمل بوده و يك كلمه محسوب اند، بايد متّصل نوشته شود، اگرچه به حسب اصل عربى دو كلمه در شمار و على القاعده بايد منفصلا نوشته شوند.

تخفيف و تشديد

نمايش چهارم: اگر خواهند دو كلمه را كه آخر اوّل آن ها با اوّل آخر، متجانس و يا قريب المخرج است، با هم مربوط سازند، روا باشد كه اوّلى را در دويّمى ادغام كرده و مشدّد خوانده و عوض حرف اوّل، اين علامت «ـّـ» (سر سين) را بالاى آن بنويسند همچو: «شبّو» و «شپّره» در «شب بو» و «شب پره» و از آن رو كه تشديد در زبان پارسى كمتر و بلكه بعضى از ادبا رأساً انكارش نموده ـ چنانچه در گفتار دويّم ازآيين اوّل مرقوم داشتيم ـ بيشتر در اين چنين موارد، آخر اوّل را حذف كرده و مخفّف خوانند و به جهت تسهيل امر، مثالى چند براى مخفّف و مشدّد هر يك از متجانس و متقارب در جدول ذيل نگاشتيم:

اسم الکتاب : قامــوس المعـــارف المؤلف : مدرس تبريزى، محمدعلى    الجزء : 1  صفحة : 139
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست