دارد: چنانچه «هرچه» به معنى «هر چيز» و «هر كجا» به معنى «هر جا» و «هر كدام» و «هر كه» به معنى «هر كس» باشند.
«هر آينه» مفيد تعديه و تأكيد باشد.
«هر چند» ادات شرط و به معنى هر قدر.
«هر چه» ادات شرط و به معنى هر چيز.
«هر كجا» به معنى هر جا.
«هر كدام»;
«هر كه» به معنى هر كس.
«هرگز» تأكيد نفى را باشد.
«هرگاه» ادات شرط و به معنى هر زمان.
«هلا» مانند هان.
«هم» زايده باشد.
«همى» از زوايد و مانند «مى» است كه گذشت.
«همچو»;
«همچون» از ادوات تشبيه اند.
«هى» مانند «هان».
«هيچ» استفهام و عموم نفى را باشد.
«هين» مانند «هان».
«ى مفرده» به نوشته بعضى، از ادوات فاعليّت است كه در نمايش پنجم از نگارش اوّل از آيين سيّم مذكور افتاد.
«يا» گاهى ترديد را بوده و دلالت نمايد بر يكى از دو امر به طورى كه اگر يكى مسلّم باشد، ديگرى ردّ كرده شود; و گاهى افاده تخيير نمايد:
يا به من ده دل غمين مرا *** يا شنو ناله حزين مرا
و گاهى در مقام تفصيل، استعمال يابد: «عمل پادشاهان چون سفر دريا است سودمند و خطرناك، يا گنج برگيرى يا در گرداب موج بميرى».
«يار» محافظت و اتّصاف و نسبت را باشد.
«يد» ضمير جمع مخاطب است.
«يم» ضمير جمع متكلّم است.
«ين»;
«ينه» از حروف زوايد و ادوات نسبت و تفضيل اند.