اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 58
اكنون با در نظر گرفتن اين معلوم فطرى(1)در انسان- اگر بشنويم كه در جهان مردمانى هستند- كه واقعيت جهان هستى خارج
1-مسئله وجود كلى- 2-مسئله مثل افلاطونى- اين دو مبحث آميخته بهم ذكر مىشد- و البته از خوانندگان محترم- كسانى كه به فلسفه اسلامى آشنائى دارند- مىدانند كه در اين فلسفه- اين دو مسئله از يكديگر جدا است- مسئله اول در منطق و گاهى در فلسفه بيان مىشد- و عموم فلاسفه در آن يك روش قاطعى داشتند- و اختلافى در بين نبود- اما مسئله دوم در فلسفه در يك فصل جداگانه مطرح مىشد- و فلاسفه همه يك روش در آن نداشتند- بعضى نفى مىكردند و بعضى اثبات- على اى حال اين مبحث بصورتى كه- در قرون وسطى در اروپا مطرح بوده پوچ و بى معنا بوده- .
مرحوم فروغى در جلد اول سير حكمت در اروپا - پس از آنكه بحث نزاع در كليات را- در قرون وسطى نقل مىكند مىگويد- توجه مىفرمائيد كه فحص در كليات- يكباره بحثى پوچ و بيهوده نبوده- بيك اعتبار نزاع معتقدان و منكران وحدت وجود است - .
ولى از توضيح فوق معلوم شد- كه اين نزاع به آن صورت پوچ بوده- و ريشه اين نزاع هم در دو مسئله است كه گفته شد- و ربطى به مسئله وحدت وجود ندارد- .
ب معنى رئاليسم همان كسى است- كه اخيرا در اصطلاحات فلسفى بكار برده مىشود- يعنى اصالت واقعيت خارجى- و در اين معنى رئاليسم فقط در مقابل ايده آليسم - كه بمعناى اصالت ذهن يا تصور است قرار مىگيرد- در اين مقاله همين معنا منظور است- .
در ادبيات نيز سبك رئاليسم - در مقابل سبك ايده آليسم است- سبك رئاليسم يعنى سبك گفتن- يا نوشتن متكى بر نمودهاى واقعى و اجتماعى- و اما سبك ايده آليسم عبارت است- از سبك متكى بتخيلات شاعرانه گوينده يا نويسنده (1)براى رفع اشتباه لازم است تذكر داده شود- كه معلومات فطرى يا فطريات اصطلاحا بدو معنى- و در دو مورد استعمال مىشود- اول معلوماتى كه مستقيما ناشى از عقل است- و قوه عاقله بدون آنكه
اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 58