اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 410
و جمهور مورخان بريناند، كه از
هري بسال 282 ه در هرات تولد يافته و در سال 370 ه 980 م در همين شهر
درگذشته است [1] اگر مولف تاريخ و قصص را همين هيصم بن محمد بن عبد
العزيز ناوي بدانيم چون وي نواسه محمد بن هيصم كرامي ناوي (متوفي 409 ه)
است پس بايد ايام زندگاني مؤلف تاريخ و قصص را در حدود (470 ه) بدانيم، كه
سال تاليف تاريخ و قصص را در اواخر قرن پنجم هجري گفته ميتوانيم. از
همين خاندان ناويان كرامي يك نفر مولف و صوفي ديگري را هم ميشناسيم كه علي
بن عبد الله بن محمد بن هيصم هروي نامداشت، و شخصي اديب و صوفي بود، كه
ابو الحسن بيهقي ازو روايت كند، و ذكر او را در مشارب التجارب مينمايد، و
كتب تصفية القلوب و ديوان شعر، و عقود الجواهر، و كتاب البسمله و كتاب
البلاغه و لطايف النكت و نج الارشاد را تاليف كرده است. (اسماء المؤلفين اسماعيل پاشا بغدادي طبع استانبول 1955)
(75) ابن قدوه
در شرح حال مولف در عنون اجداد مادري وي ذكري از ابن قدوه رفته، و
بحوالت ابن اثير نوشتيم، كه اين دانشمند مشهور را با امام فخر الدين رازي
مكاوحتي در هرات افتاد، و طوري كه يافعي شرح ميدهد، سلطان شهاب الدين غوري
به امام فخر رازي احترامي زياد داشت، كه بر كراميان ناگوار افتاد، و روزي
در هرات با قاضي مجد الدين ابن قدوه فراهم آمدند، و با امام رازي مناظرها
كردند، كه در نتيجه كار به فتنه و جدال كشيد، و سلطان عساكر خود را به
تسكين آن فتنه گماشت، و اين واقعه در سال (595 ه) اتفاق افتاد، و سلطان
برازي امر داد كه از هرات بيرون رود و همواره بين كراميان و امام رازي
اختلافي شديد پديدار بود، تا جائي كه گويند هم اين طايفه امام را زهر
دادند، و بكشتند در هرات روز دوشنبه صبح عيد فطر سال مذكور. (مرآة الجنان عبد الله يافعي ج 4 ص 9 طبع دكن و همچنان ص 478 ج 3 همين كتاب)
[1] جاي تعجب است كه فصيحي وفات امام ابو منصور رازي را در هرات در ربيع الاخر 370 ه در (ص 85 ج 2) نيز ضبط كرده است؟
اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 410