اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 313
(12) زال زر
در تاريخ سيستان كه مؤلف آن مجهول است گويد: «اما زرنگ بدان گفتند كه
بيشتر آباداني رودها و كشت زارها زال زر ساخت، چنانكه زالق العتيق گويند
اندر پيش زره و زالق الحديث كه معرب كردهاند، آن زال كهن است، و زال نو، و
او را مردمان سيستان زرورنگ خواندندي، زيرا كه موي او راست بزر كشيده
مانستي ....» [1] محشي فاضل تاريخ سيستان مرحوم بهار مينويسد: كه وجه
تسميه زال بواسطه اين نباشد، كه موي او بزر كشيده شبيه بوده است، در كتب
لغت فارسي و در تتبع كتب پهلوي معلوم شده است، كه زال و زار و زروان و
زرفان و زرهان و زرهون و زربان و زرمان همه از يك ريشه و بمعني پير و صاحب
موي سپيد است، و درين معني فرهنگهاي فارسي هم اگر چه معاني مجازي را غالبا
اصل گرفتهاند، ليكن معلوم ميدارد، كه ريشه لغت در استعمالات بعد از اسلام
تا اندازهيي محفوظ بوده است، و زال را چون موي سپيد بوده است زال
گفتهاند، يعني پير و سپيد موي. اين بود راي مرحوم بهار، نسبت بوجه
تسميه و ريشه اين نام، كه عين اين كلمات در زبان پشتو كه با السنه اوستا و
پهلوي خيلي نزديكي دارد، بصورت خوب تطبيق ميگردد، زيرا در پشتو كلمه (زور)
كه حرف آخر آن راي مثقله است، تاكنون بمعني پير و كهن سال و سالخورده است،
و از روي فقه اللغه نيز ثابت است، كه (ر) به (ر) مثقله پشتو و هم به لام
كه حرف قريب المخرج آن است، تبديل ميگردد، و زيادت و حذف حروف علت از نظر
فيلالوژي قيمتي ندارد.
13) شيئت
مؤلف اين كلمه را در موارد ذيل استعمال كرده: «ناگاه اسپي از دشت درآمد، و بر در سراي پرده او بايستاد، بر صفتي