اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 257
بعد
ازينكه مولانا از عهده قضاي كل فارغ گشت، مدت شش ماه در حضرت دهلي بخانه
خود منزوي بود، و درين مدت انزوا، آزاري از طرف مخالفين ديد، و چنانچه خود
وي گويد:- از دست جور آن جماعت متعديان و مفسدان و متمردان كه مخصوص بعماد
الدين ريحان بودند، مدت شش ماه و يا زيادت از وثاق بيرون آمدن و بنماز جمعه
رفتن مجال نه داشت [1] ولي اين حالت دوامي نكرد، و در سال ديگر (652 ه)
حزب مخالف مولانا از بين رفت، عماد الدين ريحان از وكيلدري معزول شد، و
الغ خان كه در رأس حزب ديگر جاي داشت بروي كار آمد، و روز سه شنبه (7) ذي
قعده (652 ه) سلطان به مولانا فرمان داد، تا در اصلاح جانبين به كوشد، همان
بود كه مولانا جمله را بيعت وفاداري گرفت، و روز چهارشنبه الغ خان با
همراهان خود بحضور پادشاه آمد، و فضاي تيره روشن گشت [2]لقب صدر جهان:
الغ خان بزرگ باز مقتدر گشت، و زمام امور سلطنت بكف وي رسيد، و همراهان و
همبازان او نيز بدربار راه باز يافتند، و بحضور سلطاني قربتي جستند،
مولانا كه از رجال كار آگاه و خبير، و خردمندان، دهلي بود، نيز بحضور سلطان
تقرب جست، و خدماتي عرضه داشت- و در حدود كول شرف مصاحبت سلطاني يافت، در
ازاي خدماتي كه كرده بود، روز يكشنبه (20) ربيع الاول (652 ه) بلقب «صدر
جهاني» تشريف يافت، و اين رجل نامور و خردمند خطاب اعزازي را نيز حاصل كرد [3]
تقرر به قضاي كل هندو حكومت حضرت كرت سوم:
چون الغ خان بحضرت دهلي برگشت و زمام امور را بدست گرفت، مولانا را كه
از صديقان جاني و دولت خواهان وي بود، از نظر دور نداشت، و بر راي اعلاي
شاهي عرضه داشت، تا روز يكشنبه (7) ماه ربيع الاول (653 ه) كرت سوم قضاي
ممالك و مسند حكومت حضرت دهلي به او مفوض گشت [4]
[1] طبقه 22- ذكر الغ خان- [2] طبقه 22- ذكر الغ خان [3] طبقه 21 ذكر سال نهم ناصر الدين [4] طبقه 22 ذكر الغخان، طبقه 21 سال 10 ناصر الدين
اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 257