اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 248
ركن الدين از خيسار مكتوبي ارسال داشت، و مولانا قصيده گفت و عذر خواست، تا از ان حبس رهائي يافت [1]سفر هند و قضاي لشكر اچه، و اهتمام مدرسه فيروزي:
در حدود (623 ه) مولانا سكونت تولك را پدرود گفته و در خيسار با ملك ركن
الدين مرغني (كرت) اقامت داشت بعد از آنكه از سفر فراه و دوره حبس (43)
روزه قلعت صفهبد به خيسار برگشت، بسفر هند اقدام نمود. [2] چنين بنظر
ميآيد، كه مولانا از خيسار خراسان به غزنه آمد و از آنجا در اوايل سنه
(624 ه) براه معروفي كه از غزنه به سوي دره گومل و واديهاي درياي سند
ميگذرد، به بنيان (بنون موجوده) گذشت و در كشتي نشست، و از راه درياي سند
روز سه شنبه (26) ماه جمادي الاولي به (اچه) رسيد، [3] و تا ماه رجب در
بحبوحه جنگهائي كه بين ناصر الدين قباچه، و شمس الدين التتمش در گرفته بود،
در ملتان و اچه ماند [4] و در ماه ذي حجه همين سال (624 ه) در عهد
سلطان ناصر الدين قباچه مدرسه فيروزي اچه، حوالت وي شد، و قضاي لشكر علاء
الدين بهرام شاه بن ناصر الدين قباچه نيز باو مفوض گشت، [5] ولي اين
ماموريت مؤلف دوامي نكرد، و در سال ديگر (625 ه) روز سه شنبه (27) جمادي
الاخري بود، كه سلطان شمس الدين التتمش اچه را فتح نمود، و قباچه از بين
رفت، مولانا دوره ماموريت و خدمت گذاريهاي خود را هم ازين وقت ميشمرد [6] چنين پديد ميآيد، كه مولانا در ابتداي محاصره اچه، روز چهارشنبه غره
ماه ربيع الاول (625 ه) در پاي محروسه اچه بدرگاه سلطان التتمش پيوست، و
پيش از ان به پانزده روز ملك تاج الدين كزلك خان سنجر را ملاقات كرده بود،
مولانا گويد، كه روز چهارشنبه شانزدهم صفر (625 ه) به لشكرگاه منصور رسيدم،
و آن ملك ملك سيرت مرا تعظيم فرمود، و از مسند خود برخاست، و شرط استقبال
بجاي آورد و پيش باز آمد، و مرا بجاي خود بنشانيد، و سيب لعل بدست داعي
داد، و بر لفظ او رفت، كه مولانا اين را بستان، كه شگون باشد [7]
[1] طبقه 23- حديث بر افتادن ملاحده [2] طبقه 14- ذكر تاج الدين ينالتگين [3] طبقه 20- ذكر ناصر الدين [4] طبقه 21 ذكر التتمش [5] طبقه 20- ذكر ناصر الدين [6] آغاز طبقه 22 [7] طبقه 22- ذكر تاج الدين سنجر
اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 248