اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 171
مهيا
گردانيد [1] كه مسلمانان اچه از دست تعدي كفار، در ضمان امان بماندند، و
يكي از (آن) اسباب آن بود كه چون لشكر مغل بپاي اچه آمد مسلمانان حصار،
قضيه بحضرت دار الملك دهلي حرسها اللّه، بوجه استعانت رفع كردند، و سلطان
علاء الدين عليه الرحمة و المغفره، به تحريض جد و جهد الغ خان [2] اعظم
لشكر هندوستان جمع كرد و بر عزيمت دفع (لشكر) مغل بطرف بالا نهضت فرمود. كاتب
اين حروف منهاج سراج در ان سفر و غزو در خدمت ركاب اعلي بود، چون رايات
اعلي بطرف آب بياه [سند] رسيد، بر شط آب بياه متوجه بطرف اچه گشت، چنانچه
پيش ازين در تحرير آمده است، و بتقرير پيوسته است. حشم مغل را چون از
آمدن لشكر اسلام معلوم شد، و يزك [3] غزاة (به) نزديك آن بلاد رسيد،
طاقت مقاومت نداشت، از پاي حصار اچه نامراد باز گشتند و برفتند و آن قلعه
بدولت لشكر اسلام و عنايت رباني از شر آن ملاعين بسلامت بماند و الحمد علي
ذالك.
حديث كرامت مسلماني
ثقات چنين روايت كردند كه چون كيك در پادشاهي قوت گرفت و بنو اعمام خود
را كه پسران چغتاي بودند، هلاك كرد، و نوينان و بهادران مغل (جمله) او را
منقاد شدند، و چند كرت لشكرهاي بي اندازه بطرف چين فرستاد، او را دران بلاد
فتوح برآمد، جماعت زياد كفار چين و بتپرستان تنكت و طمغاج كه ايشان را
توينان [4] ميگفتند بر كيك استيلا يافتند، مدام آن جماعت در ايذاء
مسلمانان ميكوشيدند و اسباب رنجه داشت اهل اسلام ميانگيختند، تا مگر
بنياد اسلام بكلي قلع [5] كنند، و مستأصل گردانند، و نام و نشان مؤمنان
را از صحايف آن بلاد محو كنند. يكي از ان توبنان [6] كه در بلاد چين و تركستان قبول و اسمي [7]
[1] مط و مب: في الجمله بفضل آفريدگار تعالي اسبابي مهيا گشت كه [2] اصل: الوخان [3] بزك: قراول و مقدمة الجيش است [4] مط و مب: تونيان، ولي چنانچه گذشت توين صحيح است، كه توينان جمع آنست يعني راهبان بودائي چيني. [5] اصل: دفع [6] مط و مب: نوينان [7] مط و مب: صيتي و اسمي
اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 171