اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 154
حكايت
ثقات چنين روايت كردهاند: كه جغتاي ملعون مدام در ايذاء مسلمانان جد
مينمود، و اسباب ميانگيخت، تا بلاء و زحمتي بر اهل اسلام لاحق گردد، و
بقيه مسلمانان را قلع كند، و مستأصل گرداند، چنانچه از مسلمانان به هيچ
موضعي علامتي و بقيهيي نماند، و در انتشار آن فتنه قصد و كوشش ميكرد، و
جماعت مغلان و ديگر نوينان و بهادران را بران ميداشت، تا از مسلمانان
كلماتي و حركاتي باوكتاي ميرسانيدند، كه موجب زحمت و ضرر (اهل) اسلام
ميبود، و سبب قمع و هلاك ايشان ميشد، تا وقتي كه يكي از رهبانان بتپرست كه
بزبان تركان اين جماعت را توينان [1] ميگويند، بران داشت، تا پيش [2] اوكتاي آمد، و گفت من چنگيزخان را در خواب ديدم، مرا فرمان داده است
تا بتو برسانم، تو كه اوكتاي و پسر او نصب كرده چنگيزخاني [3] (به هيچ)
وجه آن فرمان را مهمل نه گذاري! و از ان يسه [4] عدول و امتناع (نه)
نمائي! نبايد كه رضاي چنگيزخان در نيابي! و آن فرمان آنست: كه چنگيزخان
فرموده است، كه مسلمان بسيار شده است [5] و بعاقبت بر افتادن ملك مغل از
مسلما (نا) ن خواهد بود- اكنون ميبايد،
[1] مط و مب: نونيان، راورتي و اصل: توينان و اين صحيح است، چه كشيشان
بتپرست بودائي مغلي را بخشي و توين ميگفتند (تاريخ استيلاي مغل از عباس
قبال ص 86) و جمع آن توينان است بقول بار تولد توين تاكنون در منگوليا بر
روحانيون بودائي اطلاق ميشود، چنانچه عوفي گويد كه بزبان خطائي نيز چنين
است (تركستان 389) بلوشه در بين او يغور نيز همين كلمه را نشان داده و آنرا
مأخوذ از تپه سوينTAPASVIN سنسكريت ميداند كه در پالي تپه سي شده است
(تاريخ مغل 2 و 313). [2] مط و مب: تا به نزديك اكتاي [3] مط و مب: چنگيزخان [4] مط و مب: و از ان پس [5] مط: اند
اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 154