responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین    الجزء : 2  صفحة : 141

و ملك سيف الدين هم با او موافقت كردند، و با اتباع روان شدند، از قضاء آسماني، فوجي از حشم كفار مغل درين سال نامزد تاختن خراسان شدند، و بر سر آن لشكر مغلي بود بزرگ، نام او قزل منجق [1] بخراسان در آمد (ند) و از طرف هرات و اسفزار بپاي حصار تولك آمدند، و هر مسلماني را كه (در قلعه) يافتند شهيد كردند، و اسير گرفتند.
خبر رفتن ملك قطب الدين [2] با ديگر ملوك غور و اتباع (و لشكر) ايشان را معلوم شد (و) در عقب لشكر غور براندند (و) بر لب آب ارغند [3] لشكر غور را دريافتند، كه بر (لب) آب ارغند پل مي‌بستند، تا لشكر و اتباع و بنها بگذرانند، ناگاه لشكر مغل بديشان [به] رسيد [ند] ملك سيف الدين با لشكر خود بدامن كوه پناه كرد [4] (و) بسلامت بماند، و بطرف غور باز گشت، و ملك سراج الدين عمر خروش بجنگ بايستاد [5] و شهيد شد (و) ملك قطب الدين حسن [6] بحيل بسيار با يك اسپ (خود را) بر آب زد، و با اندك مرد بيرون آمد، باقي جمله امراء غور و سر خيلان و مبارزان و عورات همه شهادت يافتند، و همشيرگان و خواهرزادگان ملك قطب الدين [6] همه شهادت يافتند، لشكر مغل از آنجا بازگشت، و بطرف غور و خراسان آمد [و اللّه اعلم]

حديث [حادثه] اشيار غرستان [7] و ديگر قلاع‌

ثقات چنين روايت كردند: كه چون چنگيزخان، از پشته نعمان طالقان، عزيمت غزنين كرد، و بنه و اثقال و خزانه همان جا بگذاشت، و بژرفها [8] و درهاء غرستان [9] رفتن گردونها ممكن نبود، بسبب


[1] اصل: قرل منجق
[2] راورتي: قطب الدين حسين
[3] آب ارغند، همين ارغنداب موجوده شهر قندهار است، كه ارغنداو تلفظ مي‌شود، و از درياهاي معروف افغانستان ست،
[4] مط و مب: گرفت:
[5] اصل، باستاد،
[6] راورتي: حسين
[7] مط و مب و راورتي: غرجستان،
[8] مط و مب: بر ژرفهاي
[9] مط و مب: غرجستان بخراسان
اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین    الجزء : 2  صفحة : 141
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست